خطیب: آیت الله دکتر رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ
تاریخ: 25.03.2016
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ
العالمين و الحمد لله الذی لا مُضادّ له في مُلكه و لا مُنازِعَ لَهُ في أمره.
الحمدالله الذی لا شريك لَهُ في خلقه ولا شبيه لَهُ في عَظَمَتِه جزء من دعاء
الإفتتاح وصلّی الله علی سيدّنا ونبيّنا محمّد صلّی الله عليه وعلی آله الطاهرين
واصحابه المنتجبين.
عبادالله
! أُوصيكم و نفسي بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.
از دیگر حقوقی که امام
سجاد ع در مباحث حقوقی و اخلاقی بدان اشاره فرمودهاند، «حقّ استاد» است.
آن وجود نورانی در جملاتی کوتاه و بسیار دقیق به نکاتی کاربردی در خصوص ادای حق
استاد میفرمایند: «وَ أَمَّا حَقُ سَائِسِكَ
بِالْعِلْمِ فَالتَّعْظِيمُ لَهُ وَ التَّوْقِيرُ لِمَجْلِسِهِ وَ حُسْنُ
الِاسْتِمَاعِ إِلَيْهِ وَ الْإِقْبَالُ عَلَيْهِ وَ الْمَعُونَةُ لَهُ عَلَى
نَفْسِكَ فِيمَا لَا غِنَى بِكَ عَنْهُ مِنَ الْعِلْمِ بِأَنْ تُفَرِّغَ لَهُ
عَقْلَكَ وَ تُحَضِّرَهُ فَهْمَكَ وَ تُزَكِّيَ لَهُ قَلْبَكَ وَ تُجَلِّيَ لَهُ
بَصَرَكَ بِتَرْكِ اللَّذَّاتِ وَ نَقْصِ الشَّهَوَاتِ وَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّكَ
فِيمَا أَلْقَى إِلَيْكَ رَسُولُهُ إِلَى مَنْ لَقِيَكَ مِنْ أَهْلِ الْجَهْلِ
فَلَزِمَكَ حُسْنُ التَّأْدِيَةِ عَنْهُ إِلَيْهِمْ وَ لَا تَخُنْهُ فِي
تَأْدِيَةِ رِسَالَتِهِ وَ الْقِيَامِ بِهَا عَنْهُ إِذَا تَقَلَّدْتَهَا وَ لَا
حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه؛ اما حق معلم بر تو اینست که او را
بزرگ شمرده و جلسه درس او را محترم بداری، و به درس او خوب گوش دهی و به وی کاملاً
توجّه کنی، و او را یاری دهی تا آنچه را نیاز داری به تو بیاموزد. در این راه عقلت
را آماده و فهم و هوش و دل خود را بدو بسپاری، و دیدگانت را برای یادگرفتن کاملاً
به او اندازی، و این نمی شود مگر به این که لذتها را ترک و شهوات و خواسته ها را
کوتاه نمایی، و بدانی آنچه از دانش به تو می آموزد باید رسول او باشی در رساندن به
دیگران که نادانند. و بر تو لازم است که این رسالت را خوب اداء نمایی، و در اداء
رسالتش خیانت نورزی، و آنچه را به عهده گرفتی در رساندن و قیام به او خوب عمل
نمایی و حول و قوه ای جز از طرف خدا نیست».[1]
در
شرح مختصر این سخن طلایی در حوزه علم و احترام به معلم، به بعضی از مطالب که میبایست
به آنها توجه داشت، اشاره می شود:
1ـ
نخست آنکه ضرورتاً باید دانست که علم از دیدگاه اسلام و قرآن، اهمیت بالایی
برخوردار است. خدای تعالی در اولین پیام خود به پیامبر اکرم ص به موضوع علم و
خواندن و دانستن اشاره فرمودهاند: «اقْرَأْ بِاسْمِ
رَبِّكَ الَّذِي خَلَق؛ بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفريد».[2] و آنگاه به موضوع تعلیم به
قلم اشاره کرده و فرموده است: «الَّذِي عَلَّمَ
بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ؛ همان كسى كه بوسيله
قلم تعليم نمود * و به انسان آنچه را نمىدانست ياد داد!».[3]
2ـ
در برخی آیات، تفاوت عالم و جاهل را گوشزد می نماید و می فرماید: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا
يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب؛ بگو: آيا كسانى كه
مىدانند با كسانى كه نمىدانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مىشوند!».[4] همچنانکه در آیات دیگر به
برخی اموری که تفاوت آن دو را آشکار و واضح میسازد را، اشاره کرده و می فرماید: «قُلْ لا يَسْتَوِي الْخَبيثُ وَ الطَّيِّبُ؛ بگو: بگو
عنصر پلید و آلوده با عنصر نظیف و پاکیزه برابر نیست»[5] « وَ
ما يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصيرُ وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ وَ لاَ
الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ؛ نابینا و بینا، تاریکی و روشنایی، سایه و
گرمای آزار دهنده با هم مساوی نیستند».[6] البته روشن است که واژه هایی
چون طیب، بصیر، نور و ظل، کنایه از علم و دانش است. و لغاتی چون خبیث، اعمی، ظلمات
و حرور، عبارت از جهل و نادانی است. و آدمی فطرتا به تفاوت اینها گواهی می دهد؛ و
لذا علم و علمِ عالم را دوست می دارند.
علم
و دانش، از اموری است که عقل و طبیعت نیز به خیر و نیک بودن آن گواهی می دهد.
چراکه جهل و نادانی نیز از اموری هستند که فطرت و عقل و طبیعت، به شر و مذمت آن
گواهی می دهد. و به همین جهت است که همه در برابر علم و عالم خاضع و فروتن هستند.
لذا خدای تعالی در آیهی دیگری اشاره می کند که مومنان و صاحبان علم و دانش، دارای
درجه و مقام بوده از سایرین ممتازند: « يَرْفَعِ اللَّهُ
الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات؛ خداوند
كسانى را كه ايمان آوردهاند و كسانى را كه علم به آنان داده شده درجات عظيمى
مىبخشد».[7]
مهمترین
حقوق استاد
از
آنجا که یکی از مهمترین نکته ها دربارۀ علم، رعایت حقوق استاد است. امام سجاد ع
در رسالهی حقوق، بر آنها تاکید ورزیدهاند و حقوقی را برشمردهاند که از جملهی
آنها میتوان به این امور اشاره کرد:
1ـ
تعظیم و تکریم نسبت به استاد. 2ـ کمک گرفتن از معلم در علم و دانش. 3ـ
ایجاد ظرفیت قلب و آماده نمودن آن برای اینکه مطالب را از محضر استاد درک کند و به
تعبیر دیگر قابلیت خود را ارتقا دهد. 4ـ در انتقال مطالبی که از استاد یاد
گرفته است، به درستی باید عمل کند. و در حقیقت باید رسول از جانب او برای تعلیم به
دیگران باشد.
در
کتاب «مکارم الاخلاق» از امام سجاد ع به حقوق دیگری نسبت به استاد، اشاره شده که
آنحضرت در این خصوص فرمودهاند: « وَ أَنْ لَاتَرْفَعَ
صَوْتَكَ عَلَيْهِ وَ لَاتُجِيبَ أَحَداً يَسْأَلُهُ عَنْ شَيْءٍ حَتَّى يَكُونَ
هُوَ الَّذِي يُجِيبُ وَ لَاتُحَدِّثَ فِي مَجْلِسِهِ أَحَداً وَ لَاتَغْتَابَ
عِنْدهُ أَحَداً وَ أَنْ تَدْفَعَ عَنْهُ إِذَا ذُكِرَ عِنْدَكَ بِسُوءٍ وَ أَنْ
تَسْتُرَ عُيُوبَهُ وَ تُظْهِرَ مَنَاقِبَهُ وَ لَاتُجَالِسَ لَهُ عَدُوّاً وَ لَاتُعَادِيَ
لَهُ وَلِيّاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ شَهِدَتْ لَكَ مَلَائِكَةُ اللَّهِ
بِأَنَّكَ قَصَدْتَهُ وَ تَعَلَّمْتَ عِلْمَهُ لِلَّهِ جَلَّ اسْمُهُ لَا
لِلنَّاس؛ و صدایت را در مقابل استاد بلند ننمایی و پاسخ هیچکس از سوال
کنندگان او را ندهی تا خود پاسخ گوید، در مجلس او با کسی سخن نگویی و از کسی غیبت نکنی، و هرگاه در حضور تو افراد به بدی
یاد شود از او دفاع کرده، عیوبش را پنهان
و فضائلش را آشکار کنی، با دشمن او ننشینی، و با دوست او دشمنی نکنی، پس
هنگامی که چنین کردی فرشتگان خداوند گواهی می دهند به این که تو آهنگ خدا کرده و
دانش استاد را به خاطر خدا فرا گرفته ای نه به خاطر مردم».[8]
با
دقت و توجه در این بیان نوارانی، امام ع حقوق دیگری را بر می شمرد که این موارد
از آن جملهاند: 1ـ شاگرد نباید نزد استاد، صدای خود را بلند نماید. 2ـ و
هنگامی که از استاد سوال کردند در پاسخ دادن از استاد سبقت نگیرد. 3ـ در
محضر استاد با کسی سخن نگوید، چون خلاف ادب است. 4ـ و از کسی نباید در محضر
استاد غیبت کند. و البته به این معنا نیست که در نزد دیگران انسان مجاز به غیبت
است بلکه در محضر استاد حرمتش بیشتر است. 5ـ اگر در مجلسی باشد که از
استادش بدی گفته شود، باید از او دفاع
کند. 6ـ عیب استاد را بپوشد. 7ـ خوبیها و بزرگواریهای او را آشکار
کند. 8ـ با کسی که دشمن استاد است هم نشینی نکند. 9ـ و با کسی که
دوست استاد است دشمنی نورزد.
امید
است خدای متعال توفیق ادای حق نسبت به استاد و معلم را به همه عطاء فرماید زیرا
اوست که فکر و اندیشه انسان را ارج می دهد و اندیشدن را به شاگرد می آموزد.
[1]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، ص260،
قم، جامعه مدرسين، چ دوم، 1404ق.
[2]. العلق/1.
[3]. همان/4و5.
[4]. الزمر/9.
[5]. المائده/100.
[6]. فاطر/19ـ21.
[7]. المجادلة/11.
[8]. طبرسى، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق، ص420، قم،
انتشارات شريف رضى، چ چهارم، 1412ق.