همزمان با ايام فاطميه و شهادت دخت گرامی پيامبر اکرم ص حضرت فاطمه زهرا س مراسم بزرگداشتی از روز پنجشنبه 7 تا شنبه 9 فوریه در مرکز اسلامی هامبورگ برگزار گردید.
این مراسم بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء با تلاوت قرآن مجید آغاز گردیده و در ادامه عاشقان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت ع از برنامه بیان احکام شرعی توسط برادر ارجمند جناب آقای آل بتول، سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن زاده و نیز مداحی مداح اهل بیت ع جناب آقای حاج سید محمد قاضوی بهره مند می شدند
حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن زاده در بخشی از سخنان خویش با تاکید بر اهمیت نقش معنویت در زندگی انسان با بیان آیات قرآن کریم و نیز روایاتی از سیره حضرت فاطمه زهرا س به توصیه های گفتمان فاطمی در مدرسه اهل بیت علیهم السلام اشاره نموده و افزودند: یکی از مشکلات انسان در عصر حاضر آن است که برای کوچکترین عنصر مادی خانه یا خودروش وقت می گذارد پیچیده ترین مطالعات علمی برای نحوه بهبود مد و پوشش و تفريحش در حال انجام است؛ اما برای خود کمتر فکر کرده است. او باید وسعت بگیرد، رفعت دریافت کند و بالا برود و ظرفیت خود را به آنچه در ذاتش
استعداد آن قرارداده شده برساند.
گفتمان فاطمی در مدرسه اهل بیت علیهم السلام برای تربیت انسان و رشد او توصیه های متعددی دارد که از جمله آنها به موارد زیر می توان اشاره کرد:
جهت گیری توجهات انسان در زندگی اش باید معنویات باشد. سلمان فارسی حضرت فاطمه علیها السّلام را دید که چادری وصله دار و ساده بر سر دارد. با شگفتی گفت: دختران سلاطین ایران و روم بر تختهای جواهر نشان می نشینند و جامه های زربفت بر تن دارند و این دختر رسول خاتم است که چنین جامه ای دارد! یا سَلمانُ! اِنَّ اللهَ ذَخَّرَ لَنا الثّیابَ وَ الکَراسِیَّ لِیَومٍ آخَرَ؛ بحارالانوار، ج 8، ص 303 ای سلمان! خداوند بزرگ، لباس های زینتی و تخت های طلایی
را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.
این که همه همت و تلاش انسان و نهایت دانش و علم انسان در «دنیا» خلاصه شود نشانه خسارت معنوی است. در قرآن کریم بارها صحبت از سرعت و سبقت به سوی خوبی ها و معنویت به میان آمده است:
وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ
عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ آل عمران 133
نوح علیه السلام به قومش فرمود: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ
إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ الذاریات 50
بنابراین نه هستی در دنیا خلاصه می شود، و نه معیار سود و زیان فقط مادیّات است. عرفا دنیا را به چاه و آخرت را به قصری بزرگ تمثیل کرده اند.
معنویت موجب می شود ما نه تنها زندگی مان را، بلکه عشق و شور باطنی مان را نیز جهت دهیم؛ ما فقط می توانیم عشق هامان را رهبری کنیم و معشوق هامان را انتخاب نماییم. وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ
أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا
لِلَّهِ البقره:165
اگر انسان یک پله به سمت بالاتر حرکت کند و خودش را به خدا متصل کند، از رکود خارج می شود، از قطره بودن فاصله می گیرد، همیشه جاری است بلکه رشد می کند و بالا می رود. گیاه وقتی با ساقه اش به زمین متصل است منبع رشد و
حرکت دارد وگرنه می پوسد. ظرفیت هایمان را بالا می برد دیگر شهر من و فامیل من و خانواده من تبدیل می شود به جهان وطنی… ظرفیت را در امام خمینی ره ببینید: در شبی که تبعید شد در بیابان اسلحه به سمتش گرفتند: فرمود لحظه ای نترسیدم… سی سال بعد وقتی ظفرمندانه وارد کشورش می شد فرمود حسی ندارم! اتفاقات کوچک تأثیری در
آرامشش نداشت.
چنین فردی از دنیا آزاد می شود و به آخرت تعلق می یابد. از غنایم جنگی چیزی به زهرا س رسیده است؛ چند قطعه النگوی نقره برای خود خریده است و یک پرده زیبا برای منزلش… پدر می آید و می نشیند و اینها را میبیند ولی هیچ
نمی گوید و خارج میشود / النگوها را از دست خارج و پرده را از دیوار می کند و با حسنین خدمت پیامبر می فرستد… حضرت فرمود: فِداها ابوها… و نقره را تکه تکه کرده میان اصحاب صفه توزیع می کنند و پرده را به کسی که لباسش بدنش را کامل نمی پوشانده می دهد که تبدیل به لباسش کند! اطعام طعام به مسکین و یتیم و اسیر می کند که اسیر، قطعا از سمت دشمن است! چون در مدینه اسیری از مسلمانان که نمی تواند وجود داشته
باشد!
آخرین نکته آنکه رشد معنوی موجب عشق بر قهر و لطف خدا می شود. در منطق خداباورانه نه فقط آهو و تیهو، بلکه خرچنگ نیز زیباتر و بهتر از از این نمی توانست خلق شود…
از این روی امام حسین «ع» در لحظه آخر زیر تیغ دشمن فرمود: الهی رضا بقضائک … و حضرت زینب «س» فرمود: ما رأیت إلا جمیلا با آن که بیشترین مصیبت های عالم را در یک روز چشیده
بود!
عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد / بوالعجب من عاشق این هر دو ضد
برای انسان خدامدار، تلخ و شیرین زندگی زیباست، بچه فقط حلوا را دوست دارد اما پدر و مادرش فلفل و ترشی را هم دوست دارند! بچه فقط پارک و گردش را دوست دارد، پدر و مادرش واکسن زدن به او را هم انجام می دهند. این بلاها و
ابتلاها را خدا با حکمتش می فرستد برای آنکه ما را صیقل دهد و رشد دهد و بالا ببرد اما بنده با کم ظرفیتی اش ناله و لابه می کند!
من از درمان و درد و وصل و هجران / پسندم آنچه را جانان پسندد