این مراسم که در تاریخ پنجشنبه 6 سپتامبر 2018 برگزار گردید، شامل برنامه های قرائت دعای کمیل و مداحی و توسّل به خاندان اهل البیت (ع)، تلاوت قرآن کریم و سخنرانی بود.
سخنران این مراسم حجت الاسلام والمسلمین دکتر مفتح امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ بودند. ایشان ضمن تبریک میلاد با سعادت حضرت امام موسی کاظم (ع)، به اوضاع سیاسی زمان بنی عباس اشاره نموده و افزودند:
امام کاظمعلیهالسّلام به عنوان هفتمین امام مسلمانان، در سن 20سالگی و در شرایط سیاسی زمان بنی عباس امامت امت را بر عهده گرفت، و به مدت 35 سال امامت کرد. فضای اجتماعی آغاز امامت ایشان در ادامه دوران امام صادقعلیهالسّلام و همزمان با خلافت ابوجعفر منصور دوانیقی است. او و برادرش سفّاح که اولین و دومین خلیفه عباسی بودند، علیرغم اینکه با شعار حمایت از اهلبیت پیامبر و بازگرداندن حق ایشان قیام کرده و بر بنی امیه پیروز شده بودند، دشمنی شدیدی با اهلبیت رسول الله ابراز میداشتند.
منصور دوانیقی پس از شهادت امام صادق دستور داد وصی آن حضرت را به قتل برسانند، لکن زیرکی امام صادق این توطئه را نقش بر آب نمود. ایشان پنج نفر را به عنوان وصیّ خود معرفی کرده بودند، که اولین آنها هم خود منصور دوانیقی خلیفه عباسی بود. این پنج نفر عبارت بودند از: منصور دوانیقی، عبدالله پسر بزرگ امام، موسی (امام کاظم) پسر کوچکتر امام، محمد بن سلیمان والی مدینه، همسر امام (مادر امام کاظم)
همزمان با آغاز امامت امام کاظم، دو فرقه در میان شیعیان ظهور کردند: اسماعیلیه، و فطحیه
اسماعیلیه شیعیانی بودند که پس از امام صادق به امامت فرزند ایشان اسماعیل ایمان آوردند. اسماعیل فرزند امام صادق بود که در زمان حیات خود آن حضرت از دنیا رفت و در قبرستان بقیع مدفون است، ولی افرادی از شیعیان معتقد شدند اسماعیل غیبت کرده، و او همان امام غائبی است که ظهور و قیام خواهد کرد. اسماعیلیان زمانی حکومت فاطمیان در شمال آفریقا را در دست داشتند، و هنوز هم پیروان این فرقه در کشورهای مسلمان حضور دارند. ناصرخسرو قبادیانی و حسن صبّاح از اسماعیلیان معروف میباشند.
فطحیه شیعیانی بودند که پس از امام صادق به امامت پسر بزرگ ایشان عبدالله ایمان آوردند. عبدالله به علت پای پهنی که داشت به عبدالله افطح معروف بود، و پیروان او را فطحیه نامیدند. عبدالله افطح مدت کوتاهی پس از امام صادق در قید حیات بود، و تعدادی از پیروان عبدالله وقتی دیدند او بهرهای از علم امامت ندارد به امامت موسی بن جعفر (امام کاظم) ایمان آوردند، و سایر پیروان نیز پس از درگذشت عبدالله به پیروان امام کاظم پیوستند. بدین ترتیب فرقه فطحیه در تاریخ استمرار نیافت.
مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در بخش دیگری از سخنان خویش پایه گذاری نهضتی برای مقابله با جعل احادیث و پاکسازی کتب روایی و نیز تشکیل شبکه وکالت برای مدیریت امور سیاسی و فرهنگی پیروان اهل بیت (ع) را از اقدامات مهم امام موسی کاظم (ع) برشمرده و افزودند: مشکل دیگر امام کاظم در دوران امامت، مسأله جعل حدیث بود. سعید بن مغیره فرد منحرفی بود که در کتب روایات اصحاب امام باقر روایات جعلی را وارد میکرد، و ابا الخطاب فرد منحرفی که در کتب روایات اصحاب امام صادق چنین روایات ساختگی را وارد میساخت. امام کاظم نهضتی علنی را پایهگذاری کردند برای تهذیب و پاکسازی کتب روایی پیروان اهلبیت از این روایات ساختگی. و این نهضت در دوران امام رضا استمرار یافت و بزرگانی همچون ابن ابی عمیر، صفوان، و بزنطی به این تهذیب و پاکسازی به طور جدی اقدام نمودند.
اقدام بزرگ و اساسی دیگری که امام کاظم انجام دادند تشکیل شبکهای از وکیلان آن حضرت بود. شبکهای که همچون سلسله اعصاب بدن انسان، تا دورترین نقاط سرزمینهای اسلامی نفوذ داشت، و بدین ترتیب رابطه پیروان اهلبیت را با امام برقرار میساخت. با این شبکه، امام کاظم امور سیاسی و فرهنگی پیروان اهلبیت را مدیریت میکرد.
امام کاظم افرادی را نیز در دستگاه خلافت عباسی نفوذ داده بود. یکی از پیروان ایشان به نام علی بن یقطین، تا مقام وزارت خلیفه عباسی بالا رفته بود و از نزدیکترین افراد به خلیفه عباسی به شمار میآمد. حفظ موقعیت علی بن یقطین و مقابله با دسیسههای افرادی که سعی داشتند با سعایت و سخن چینی جایگاه او را در دستگاه خلافت عباسی از بین ببرند، چیزی بود که امام اهتمام جدی به آن داشتند.
پس از منصور دوانیقی، مهدی عباسی خلافت را بر عهده داشت، که با امام کاظم هم برخورد کرده و مدتی ایشان را زندانی نمود. پس از مهدی عباسی، هادی عباسی خلیفه شد، که دشمنی او با امام بسیار شدید بود، ولی به علت کوتاه بودن مدت خلافتش فرصت دشمنی با امام را نیافت. پس از او هارون الرشید عباسی خلیفه شد، که بیشتر زمان امامت امام کاظم در دوره او بود. زمانی هارون الرشید (شاید به منظور آزمایش و کسب آگاهى از آرمان امام) به آن حضرت اعلام کرد که حاضر است «فدک» را به ایشان برگرداند. امام فرمودند: در صورتى حاضرم فدک را تحویل بگیرم که آن را با تمام حدود و مرزهایش پس بدهى! هارون پرسید: حدود و مرزهاى آن کدام است؟ امام فرمود: اگر حدود آن را بگویم هرگز پس نخواهى داد. هارون اصرار کرد و سوگند یاد نمود که این کار را انجام خواهد داد. امام حدود آن را چنین تعیین فرمود: حد اولش عدن؛ حد دومش سمرقند؛ حد سومش آفریقا؛ و حد چهارم آن مناطق ارمنیه و بحر خزر است. هارون که با شنیدن هر یک از این حدود، تغییر رنگ مىداد و به شدت ناراحت مىشد، با شنیدن حدود چهارگانه نتوانست خود را کنترل کند و با خشم و ناراحتى گفت: با این ترتیب چیزى براى ما باقى نمىماند! امام فرمود: مىدانستم که نخواهى پذیرفت و به همین دلیل از گفتن آن امتناع داشتم! امام با این پاسخ مىخواست به هارون بگوید فدک رمزى از مجموع قلمرو حکومت اسلامى است، و اگر قرار باشد حق ما را به ما برگردانى، باید همه قلمرو حکومت اسلامى را در اختیار ما بگذارى.
هارون الرشید نتوانست حضور امام در جامعه را تحمل کند، و اقدام به زندانی کردم ایشان نمود. در مورد مدت زندانی بودن امام نظرات مختلفی گفته شده، که از 4سال تا 11سال قابل محاسبه است، ولی به نظر میرسد دوران زندانی بودن ایشان در خلافت هارون الرشید 4-5 سال بوده باشد، و نهایتاً در همان زندان و توسط سندی بن شاهک امام را در سن 55سالگی به شهادت رساندند.