بسم الله
الرحمن الرحیم
شناخت
قرآن ۷
مطالب قرآن کریم
قرآن
کتابی است که راه سعادت اخروی را به انسانها نشان داده و آنان را راهنمائی و هدایت
میکند. سه سؤال اصلی انسان، که از ابتدای تاریخ اندیشه و خرد متفکران را به خود
مشغول داشته آنستکه «ابتدای خلقت کجاست؟» و «انتهای آن کجاست؟» و «سبب و علت آن
چیست؟»
روزها فکر من این است و همه
شب سخنم که چرا غافل از
احوال دل خویشتنم
از کجــا آمـدهام؟ آمدنم
بهـر چه بود؟ به
کجا میروم آخر؟ ننمائی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بودست مراد وی ازین ساختنم[۱]
قرآن
کریم به این سه سؤال پاسخ داده است. در پاسخ سؤال اول، مباحثی همچون وجود خالق
حکیم دارای صفات علم و قدرت، و مطالبی چون خلقت جهان و آغاز آن، کائنات، کواکب،
انسان، و … در کلام خداوند مورد بحث قرار گرفته است:
۱.
اثبات وجود خداوند
برای
اثبات وجود خداوند براهین متعددی اقامه شده است که بعضی برای همه قابل فهمند و
بعضی نیاز به تأملات دقیق فلسفی دارند. یکی از براهین قابل فهم برای همه افراد، و
در عین حال متقن و قوی برای اثبات وجود خداوند، برهان نظم است. این برهان از دو
مقدمه تشکیل می شود:
۱- در هر گوشه ای از جهان، آثار نظم
و حساب و قانون و هدفمندی به چشم می خورد.
۲-
هر دستگاهی که چنین باشد، حتماً سازندهای عالم و عاقل دارد.
هر انسانی با اندکی دقت در دنیای
اطراف خود پی به وجود نظم عظیم در عالم هستی می برد. قرآن کریم میفرماید:
–
أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ
كَيْفَ خُلِقَتْ؛ وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ؛ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ؛
وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ غاشیة: ۱۷-۲۱
آيا به شتر نمى نگرند كه چگونه آفريده
شده؛ و به آسمان كه چگونه برافراشته شده؛ و به كوه ها كه چگونه برپا داشته شده؛ و به زمین كه چگونه گسترده شده
است؟
–
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ آل عمران:۱۹۰
در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و
رفت شب و روز نشانه های روشنی برای صاحبان خرد و عقل است.
اکتشافات
در علوم نیز به این امر کمک میکنند. کره زمینی که در آن زندگی می کنیم با تمام
عظمتی که دارد در مقابل مرکز منظومه شمسی یعنی کره خورشید، به اندازه ای کوچک است
که اگر یک میلیون و دویست هزار کره زمین را روی هم بگذارند، تازه به اندازه کره خورشید
میشود. از سوی دیگر منظومه شمسی ما، جزئی از یک کهکشان عظیم بنام راه شیری است.
جالب است بدانیم در کهکشان ما بیش از یکصد میلیارد ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۱۰۰ ستاره وجود
دارد که خورشید تنها یکی از ستاره های متوسط آن محسوب می شود. از سوی دیگر در این
جهان بزرگ، آنقدر کهکشان وجود دارد که از حساب و شماره بیرون است و هر قدر
تلسکوپهای نجومی عظیمتر و مجهزتر می شوند، کهکشانهای تازه ای کشف می شود. کوچکترین
ذره عالم، یعنی اتم، خود ساختمانی بسیار شگفت آور دارد.
۲.
خلقت کائنات
آفرینش
انسان، آسمانها و زمین، و تمامی کائنات و عالم هستی، از دیگر مطالبی است که در قرآن
کریم مورد توجه قرار گرفته، و پرسش اساسی بشر متفکر را بیپاسخ نگذاشته است.خداوند
متعال در قرآن کریم درباره منشا آفرینش و مخلوقات عالم هستی میفرماید:
–
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ
وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ
أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ
لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ هود:۷
او کسی است که آسمانها و زمین را در
شش روز شش دوران آفرید و عرش قدرت او بر آب قرار داشت به خاطر این آفرید تا شما
را آزمایش کند تا کدام یک عملتان بهتر است و اگر بگویی شما بعد از مرگ برانگیخته میشوید،
مسلما کافران میگویند این سحر آشکاری است.
البته
این آیه، به هر سه سؤالی که اشاره کردیم پاسخ داده است، ولی بحث ما اکنون در بخش
اول آیه است، که به خلقت جهان میپردازد. نکاتی که در این بخش از آیه قابل توجه
است:
۱. مقصود
از شش روز که زمین و آسمان در آن آفریده شده است؛ شش دوران است که بر زمین و آسمانها
گذشته تا به صورت فعلی درآمده است. یعنی این وضع فعلی در زمین و اجرام آسمانی، نتیجه
یک سلسله تحولات پی درپی است که در آنها پدید آمده و در نتیجه، پس از طی این مراحل،
به صورت فعلی درآمدهاند. حال ممکن است، مدت یک دوران، ده میلیون سال یا ده میلیارد
سال بوده باشد.
أ.
روزی که همه جهان به صورت توده گازی شکلی بوده که
با گردش به دور خود از هم جدا گردیده و کرات را تشکیل داده است.
ب.
روز دیگر این کرات تدریجا به صورت توده مذاب و نورانی
و یا سرد و قابل سکونت درآمدند.
ت.
روز دیگر منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین
از خورشید جدا شد.
ث.
روز دیگر زمین سرد و آماده ی حیات گردید.
ج.
سپس گیاهان و درختان، در زمین آشکار
شدند.
ح.
سرانجام حیوانات و انسان، در روی زمین
ظاهر گشتند.[۲]
۲.
کلمه «عرش» به تختهای بلند مانند تختهای
پادشاهان گفته میشود؛ ولی این کلمه در آیه مذکور به معنای قدرت به کار رفته است؛ و
گاهی نیز به معنای مجموعه جهان هستی است، زیرا تخت قدرت خداوند تمام جهان را فرا میگیرد.
راغب اصفهانی میگوید: کلمه «استوی» وقتی با «الی» متعددی شود به معنای استیلاء و تسلط
است.[۳]
۳.
کلمه «ماء» به معنای آب است و گاهی نیز
به هر شیء مایع «ماء» گفته میشود. بنابراین، از معانی واژه «عرش» و «ماء» چنین بر
میآید که در آغاز آفرینش، جهان هستی به صورت مواد مذابی بوده یا گازهای فوقالعاده
فشرده که شکل مواد مذاب و مایع را داشت سپس در این توده آبگونه حرکات شدید و انفجارهای
عظیمی رخ داد و مراحلی را طی کرده تا به وضعیت امروز رسیده است.
۳.
خلقت انسان
آفرینش
انسان، از دیگر مطالبی است که در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته، و پرسش اساسی بشر
متفکر را بیپاسخ نگذاشته است. قرآن کریم میفرماید:
–
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ
تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ؛ وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ
مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً
وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ
السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ
لَآیاتٍ لِلْعالِمِینَ روم: ۲۰-۲۲
و از نشانه هاى
او اين است كه شما را از خاك آفريد پس بناگاه شما [به صورت] بشرى هر سو پراكنده شديد؛
و از نشانه هاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد
و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مى انديشند قطعا نشانه
هايى است؛و از نشانه هاى [قدرت] او آفرينش آسمانها و زمين و اختلاف زبانهاى شما و
رنگهاى شماست قطعا در اين [امر نيز] براى دانشوران نشانه هايى است.
سؤال:
چرا خداوند تمام کرات، کائنات و انسانها را در یک لحظه خلق نکرده؛ بلکه بطور تدریجی
و در دورانهای مختلف آن را ایجاد کرده است؟
پاسخ:
جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، جهان ماده است، و تکامل تدریجی از آثار لاینفک موجود
مادی به شمار میرود. امور مادی بالطبع در طی زمان از صورتی به صورتی درآمده و مراحلی
را طی میکند، و در نتیجه یک پدیده کامل میشود. زمین و آسمانها نیز از این قانون مستثنی
نیستند. مولوی نتیجهای اخلاقی و درسی آموزنده از این خلقت تدریجی گرفته و میگوید:
با تأنی گشت موجود از خدا تا
به شش روز این زمین و چرخها
ور نه قادر بود کز کن فیکون صد زمین و چرخ آوردی برون
این تأنی از پی تعلیم تو است صبر کن در کار دیر آی و درست[۴]
[۱] کلیات شمس تبریزی
[۲] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۰۲
[۳] راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القران، ص۴۳۹
[۴] مثنوی معنوی به نقل از تفسیر مواهب علیه ، ج۱، ص۴۴۹