بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ
العالمين و الحمد لله الذی لا مُضادّ له في مُلكه و لا مُنازِعَ لَهُ في أمره.
الحمدالله الذی لا شريك لَهُ في خلقه ولا شبيه لَهُ في عَظَمَتِه جزء من دعاء
الإفتتاح وصلّی الله علی سيدّنا ونبيّنا محمّد صلّی الله عليه وعلی آله الطاهرين
واصحابه المنتجبين.
عبادالله
! أُوصيكم و نفسي بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.
گفتیم که مهمترین پیام خداوند در قرآن
«تقوا» و دعوت به آن است، و تمامی مفاهیم قرآن در خدمت این پیام و برای رساندن
انسان به این قله فضیلت و سعادت می باشد. پیرامون این پیام مهم الهی نکات دیگری را
مورد بحث قرار می دهیم:
ارزش انسان متقی
انسان با تقوا در نزد خداوند بالاترین
مقام را دارا است. قرآن مریم در رتبه بندی بندگان خداوند می فرماید:
–
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ
مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ
أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿حجرات:۱۳﴾
اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم
و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در
حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بى ترديد خداوند داناى آگاه
است
همانطور که در هفته گذشته گفتیم تقوا دارای
مراتب مختلفی است، پائین ترین و اولین مرتبه تقوا رعایت دستورات الهی در حد توان و
امکان است: «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ تغابن:16 پس تا مى توانيد از
خدا پروا بداريد»، و بالاترین مرتبه تقوا رعایت پرهیزگاری مناسب شأن خداوند است:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ آل عمران:102
اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا آن گونه كه حق پرواكردن از اوست پروا كنيد»،
و در بین این پائین ترین مرتبه و بالاترین مرتبه، مراتب متعددی برای تقوا هست، و
هرچه انسان در پرهیزگاری و تقوا رشد کند و به مراتب بالاتر برسد، در نزد خداوند
ارجمندتر و مقرب تر خواهد شد.
عدم تفاوت بین زن و مرد در مراتب تقوا
در منطق قرآن، میان زن و مرد تفاوتی
در وصول به مرتبه تقوا وجود ندارد. زیرا اولاً مخاطب آیه « إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»
تمام انسانها هستند و با «يَا أَيُّهَا النَّاسُ» آغاز شده که از زن و مرد آفریده
شده اند و … و ثانیاً قرآن کریم صریحاً می فرماید:
–
أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ
مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ ﴿آل عمران:۱۹۵﴾
من عمل هيچ صاحب عملى از شما را از مرد
يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمى كنم
بله در شریعت اسلامی بین زن و مرد از
حیث حقوق و تکالیف تفاوت وجود دارد، ولی این تفاوت به معنای تبعیض نیست و در
ارزشگذاری خداوند نسبت به اعمال اختلافی ایجاد نمی کند. مگر تفاوت بین مسافر و
حاضر؛ و بین پیر و جوان؛ و بین پدر و مادر با فرزندان از حیث حقوق و تکالیف وجود
ندارد؟ اینکه روزه بر مسافر واجب نیست و بر غیر مسافر واجب است، یا نماز برای
مسافر قصر و شکسته است و برای غیر مسافر تمام، و … موجب تبعیض در وصول به مقام
متقین و کرامت تقوا نمی باشد. آنچه مهم است آنستکه هر کس در مقام عبودیت خداوند،
نسبت به تکالیف واجب و حرامی که از جانب خداوند با رعایت مصلحت دنیا و آخرت او
برایش تعیین شده، اطاعت محض داشته باشد. با توجه به همین نکته است که قرآن کریم
الگوی مؤمنان را از میان زنان انتخاب می کند و می فرماید:
–
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا
امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ … وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ… ﴿تحریم:11-۱۲﴾
و براى كسانى كه ايمان آورده اند خدا
همسر فرعون را مثل آورده … و مريم دخت عمران را…
در ایام شهادت فاطمه زهرا سلام الله
علیها قرار داریم. زنی که بهترین نمونه برای تقوا و انسان متقی است، و هم برای
مردان و هم زنان مسلمان الگوی عبودیت و تبعیت از دستورات خداوند است. نمونه دیگر
نیز زینب کبری علیها سلام است، «زنی که مردانگی در رکابش جوانمردی آموخت».
آثار تقوا
تقوا به انسان بینش صحیح، شجاعت و حق
گرائی مستمر می بخشد. فرد متقی در برابر مشکلات دارای ثبات و صبر خواهد بود و با
مشکلات زندگی با متانت مواجه می شود. از سوی دیگر با بینش صحیحی که خواهد داشت در
برابر شبهات گوناگون و شک و تردیدهای مختلف خود را نمی بازد و با قدرت به مقاومت و
مقابله فکری و استدلال عقلانی می پردازد. قرآن کریم آثار تقوا را چنین بیان می
نماید:
–
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا
اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ
لَكُمْ ﴿انفال:۲۹﴾
اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر از خدا
پروا داريد براى شما [نيروى] تشخيص [حق از باطل] قرار مى دهد و گناهانتان را از شما
مى زدايد و شما را مى آمرزد.
این بصیرت و بینش دنیوی آثار خود را
در آخرت نیز نشان خواهد داد، که همانا «تجسم اعمال» است که سابقاً گفتیم. این همان
است که قرآن کریم می فرماید در قیامت افرادی در حالیکه نور و روشنایی همراهشان هست
حضور می یابند، و در مقابل افرادی کور و نابینا محشور می شوند:
–
يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ
وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ
يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ
شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿تحریم:۸﴾
در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را
كه با او ايمان آورده بودند خوار نمى گرداند نورشان از پيشاپيش آنان و سمت راستشان
روان است مى گويند پروردگارا نور ما را براى ما كامل گردان و بر ما ببخشاى كه تو بر
هر چيز توانايى
–
وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ
لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى؛ قَالَ رَبِّ لِمَ
حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا؛ قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا
وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى ﴿طه:124-۱۲۶﴾
و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت
زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى كنيم؛ مى گويد
پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردى با آنكه بينا بودم؛ مى فرمايد همان طور كه نشانه
هاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى امروز همان گونه فراموش مى شوى
خطبه متّقین
برای
شناخت اوصاف انسانهای با تقوا، کلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام را محور بحث
قرار داده، و در پرتو آیات قرآن بحث را ادامه خواهیم داد. «خطبه متّقین» کلامی از
امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه است که به بیان اوصاف متّقین اختصاص دارد. این خطبه
به «خطبه همّام» نیز معروف است. همام بن عباده یا همام بن شریح، از یاران با وفای
امیرالمؤمنین بوده است، که این سخن حضرت در پاسخ درخواست او بیان شده است:
–
رُوِىَ اَنَّ صاحِباً لِأميرِالْمُوْمِنينَ
عَلَيْهِ السَّلامُ يُقالُ لَهُ هَمّامٌ، كانَ رَجُلاً عابِداً، فَقالَ لَهُ: يا اَميرَ
الْمُوْمِنينَ صِفْ لِىَ الْمُتَّقينَ حَتّى كَاَنّى اَنْظُرُ اِلَيْهِمْ؛
فَتَثاقَلَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَنْ جَوابِهِ
ثُمَّ قالَ: يا هَمّامُ، اِتَّقِ اللّهَ وَ اَحْسِنْ فـَ «اِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذينَ
اتَّقَوْا وَالَّذينَ هُمْ مُحْسِنُونَ».
فَلَمْ يَقْنَعْ هَمّامٌ بِهذَا الْقَوْلِ
حَتّى عَزَمَ عَلَيْهِ؛
فَحَمِدَ اللّهَ وَ اَثْنى عَلَيْهِ وَ
صَلّى عَلَى النَّبِىِّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ثُمَّ قالَ:…
روایت شده که یکى از یاران امیرالمؤمنین
علیه السّلام که او را همّام مى گفتند و مردى عابد بود به حضرت عرضه داشت: اهل تقوا
را چنانکه گویى آنان را مى بینم براى من وصف کن؛
امام در پاسخ او درنگ کرد، سپس فرمود:
اى همّام، تقواى الهى پیشه کن و کار نیک انجام ده، زیرا خداوند با اهل تقوا و نیکوکاران
است.
همّام به این مقدار سخن قناعت نکرد و حضرت
را قسم داد؛
حضرت خدا را سپاس و ثنا گفت و بر پیامبر
ـ که درود خدا بر او و آلش باد ـ درود فرستاد و سپس فرمود:…