بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ
کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ
لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ
دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ
وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ
اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
ثم الصلاه و السلام علی محمد عبده و رسوله
ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من
عقابه
در خطبه های گذشته، در ادامه مباحث
قرآن شناسی، آيات بیانگر اثبات معاد، وضعیت کائنات در قیامت، و اولین مرحله ورود
انسانها به جهان آخرت را بررسی کردیم، و امروز به دسته چهارم آیات قرآن کریم در
این خصوص می پردازیم. در این آیات که ناظر به وضع آدمیان در جهان آخرت است، به
احوال آدمیان پس از رسیدگی به کارنامه اعمالشان اشاره می شود، که سه دسته از آیات
را شامل می گردد:
1. آیاتی که به روحیه انسانها پس از
داوری اعمال دنیوی اشاره دارند؛
2. دسته ای از آیات که وضعیت بهشتیان و دوزخیان را بیان می
کنند؛
3. گروهی از آیات که بر اتحاد و یگانگی جزا و اعمال دلالت دارند.
1. حالات روحی انسانها در قیامت
قرآن کریم در آیاتی به وضع روحی انسانها در قیامت، و پس از
مشاهده اعمال خود اشاره می کند، گروهی شادان و سربلند و گروهی غمگین و سر افکنده
هستند:
–
وُجُوهٌ
يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ؛ ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ؛ وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا
غَبَرَةٌ؛ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ؛ اولَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿عبس: 38-۴۲﴾
در آن روز چهره هايى درخشانند؛ خندان [و] شادانند؛ و در آن روز
چهره هايى است كه بر آنها غبار نشسته؛ [و] آنها را تاريكى پوشانده است؛ آنان همان
كافران بدكارند.
–
وُجُوهٌ
يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ؛ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ؛ وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ؛
تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ قیامه:22-25
در آن روز صورتهايى
شاداب و مسرور است؛ وبه پروردگارش مى نگرد؛ ودر آن روز صورتهايى عبوس و در هم كشيده
است؛ زيرا مى داند عذابى در پيش دارد كه پشت را در هم مى شكند.
در اغلب موارد ابتدا چهره های شاد
نیکوکاران تصویر شده و سپس به چهره عبوس بدکاران اشاره شده است، ولی در یک مورد
ابتدا به بدکاران پرداخته شده و سپس نیکوکاران:
–
وُجُوهٌ
يَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ؛ عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ؛ تَصْلَى نَارًا حَامِيَةً؛ تُسْقَى مِنْ
عَيْنٍ آنِيَةٍ؛ لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ؛ لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي
مِنْ جُوعٍ غاشیه:2-7
در آن روز چهره هايى زبونند؛ كه تلاش
كرده رنج [بيهوده] برده اند؛ [ناچار] در آتشى سوزان درآيند؛ از چشمه اى داغ نوشانيده
شوند؛ خوراكى جز خار خشك ندارند؛[كه] نه فربه كند و نه گرسنگى را باز دارد.
–
وُجُوهٌ
يَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ؛ لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ؛ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ؛ لَا تَسْمَعُ
فِيهَا لَاغِيَةً؛ فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ؛ فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ؛ وَأَكْوَابٌ
مَوْضُوعَةٌ؛ وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ؛ وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ غاشیه:8-16
در آن روز چهره هايى شادابند؛ از كوشش
خود خشنودند؛ در بهشت برين اند؛ سخن بيهوده اى در آنجا نشنوند؛ در آن چشمه اى روان
باشد؛ تختهايى بلند در آنجاست؛ و قدحهايى نهاده شده؛ و بالشهايى پهلوى هم [چيده]؛
و فرشهايى [زربفت] گسترده.
در این آیات، به عذابهای بدکاران و
نعمتهای نیکوکاران نیز اشاره شده است. به نظر می رسد علت این تقدیم و تأخیر، تأثیر
تربیتی است که بیان عذابهای اخروی بدکاران در تشویق انسانها به نیکوکاری دارد، و
قرآن که کتاب هدایت انسانها است از این شیوه برای تشویق به نیکوکاری استفاده کرده
است.
2.
وضعیت
اخروی بهشتیان و دوزخیان
در قرآن کریم برای دوزخیان، عذابهای دردناکی برشمرده شده،
همچنانکه برای بهشتیان نعمتهای فراوانی ذکر شده است. نکتهای که از آیات درمی
یابیم آنستکه نه عذابهای دوزخیان و نه نعمتهای بهشتیان، هیچکدام حالت تکراری و بی
تأثیر پیدا نمی کنند. درباره عذاب دوزخیان از جمله می خوانیم:
–
وَتَرَى
الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ؛ سَرَابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرَانٍ
وَتَغْشَى وُجُوهَهُمُ النَّارُ؛ لِيَجْزِيَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ إِنَّ
اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ابراهیم :49-51
و در آن روز مجرمان را با هم در غل و زنجیر می بینی؛ لباسهایشان
از قطران {ماده چسبنده بد بوی قابل اشتعال است} و صورت هایشان را آتش می پوشاند تا
خداوند به هر کس هر آنچه به دست آورده، جزا دهد؛ به یقین خداوند زود شمار است.
–
إِنَّا
أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا ﴿دهر:۴﴾
ما براى كافران زنجيرها و غلها و شعله
هاى سوزان آتش آماده كرده ايم.
–
إِنَّ
الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ
بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا
حَكِيمًا ﴿نساء:۵۶﴾
به زودى كسانى را كه به آيات ما كفر ورزيده
اند در آتشى [سوزان] درآوريم كه هر چه پوستشان بريان گردد پوستهاى ديگرى بر جايش نهيم
تا عذاب را بچشند آرى خداوند تواناى حكيم است.
و درباره نعمتهای بهشتی قرآن کریم می
فرماید:
–
مُتَّكِئِينَ
فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِيرًا؛وَدَانِيَةً
عَلَيْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلًا؛ وَيُطَافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ
مِنْ فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا؛ قَوَارِيرَ مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا
تَقْدِيرًا دهر:13-16
در آن [بهشت] بر تختها
تكيه زنند در آنجا نه آفتابى بينند و نه سرمايى؛ و سايه ها[ى درختان] به آنان نزديك
است و ميوه هايش [براى چيدن] رام؛ و ظروف سيمين و جامهاى بلورين پيرامون آنان گردانده
مى شود؛ جامهايى از سيم كه درست به اندازه [و با كمال ظرافت] آنها را از كار در آورده
اند.
–
مَثَلُ
الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ
وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ
لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ
محمد:15
مثل بهشتى كه به پرهيزگاران
وعده داده شده [چون باغى است كه] در آن نهرهايى است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش] برنگشته
و جويهايى از شيرى كه مزه اش دگرگون نشود و رودهايى از باده اى كه براى نوشندگان
لذتى است و جويبارهايى از انگبين ناب و در آنجا از هر گونه ميوه براى آنان [فراهم]
است.
–
وَأُزْلِفَتِ
الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ؛ هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ
حَفِيظٍ؛ مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ؛
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ؛ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا
مَزِيدٌ ﴿ق: 31-۳۵﴾
–
و
بهشت را براى پرهيزگاران نزديك گردانند بىآنكه دور باشد؛[و به آنان گويند] اين همان
است كه وعده يافته ايد [و] براى هر توبه كار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود؛ آنكه در
نهان از خداى بخشنده بترسد و با دلى توبه كار [باز] آيد؛ به سلامت [و شادكامى] در
آن درآييد [كه] اين روز جاودانگى است؛ هر چه بخواهند در آنجا دارند و پيش ما فزونتر
[هم] هست.
3. یگانگی اعمال با پاداش و کیفر
آیات متعددی بر یگانگی اعمال با پاداش و یا کیفر دلالت دارند که
به گونه ای موید تجسم اعمال در قیامت است. از جمله:
–
وَقِيلَ
لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ زمر :24
به ستمگران گفته می شود بچشید آنچه کسب کرده بودید.
از این آیات چنین برمی آید که آنچه انسان با آن مجازات می شود،
عینا همان اعمال نیک و یا بدی است که انجام داده، گرچه چهره اعمال تغییر کرده است.
بنابراین در این آیات، هم معنای جزا روشن می شود؛ و هم نحوه آن نیز آشکار می گردد که
برای تشفی خاطر نیست، بلکه انسان ها گرفتار بازتاب قهری اعمال خود هستند.
–
إِنَّ
الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا
قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ بقره :174
کسانی که کتمان می کنند آنچه خدا از کتاب نازل کرده و آن را به
بهای کمی می فروشند، آنان جز آتش در شکم های خویش فرو نبرند.
از ظاهر آیه استفاده می شود که اعمال بد و ناروا عینا آتش و عذاب
می باشد و تجسم اعمال جزو مسلمات آن است.
–
إِنَّ
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ
نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا نساء:10
تحقیقا آنان که اموال یتیمان را به ستم می خورند، جز این نیست که
در شکم های خود آتش فرو می برند و به زودی به آتش برافروخته جهنم می رسند.
از سیاق آیه برمی آید که تصرف به ناحق در دارایی های یتیمان و خوردن
ناروای آن در واقع چهره ملکوتی اش بلعیدن آتش است؛ حقیقتی که در این عالم از ما محجوب
بوده و در آخرت ظهور می یابد.