بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:

روی زمین، دروازه‌هایی است که به آسمان راه دارد و بدون تردید مسجد امام علی علیه السلام و مرکز اسلامی هامبورگ در قطعه ای به مساحت 4000 متر که از سال 1957 م به این منظور اختصاص یافته، یکی از این دروازه‌های آسمان است.

این مسجد که با گنبدی از جنس مس و رنگ ارغوانی و کاشی کاری آبی رنگ در ساحل زیبای آلستر قرار گرفته، زیبایی و اهمیت خیابان شونه آوس زیشت را دو چندان ساخته و نزد شهروندان هامبورگ به «مسجد آبی» شهرت پیدا کرده است. مسجد آبی در سرزمین صنعت و فلسفه، در کنار ادیان و فرهنگ های متنوّع نُماد وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت گشته است و با ترکیبی از هنر شرقی و غربی، تفاهم و همکاری فرهنگ های اصیل و تعامل سنّت و مدرنیته را به نمایش می گذارد.

به همین دلیل از مای 2013 میلادی مجموعه با شکوه و ارزشمند مرکز اسلامی هامبورگ توسط ادراه میراث محفوظ آلمان در لیست آثار فرهنگی این شهر قرار گرفته است. این مرکز در طول بیش از نیم قرن پایگاهی برای تعمیق و توسعه تفکّر اسلام ناب نزد مسلمانان و همچنین آشنا شدن اروپائيان با مکتب قرآن و اهل البیت علیهم السلام بوده و به عنوان یکی از اوّلین مراکز مهم اسلامی در اروپای مرکزی، قسمتی از تاریخ حضور اسلام در این قارّه به شمار می رود. از این رو، بخشی از چند و چون گسترش اسلام در این قاره را نیز می توان در تاریخ مسجد و رخدادهای مرتبط با آن جُست.

برای ملاحظه بروشور معرفی مرکز به صورت پی دی اف اینجا را کلیک نمایید. 

برخی از رخدادهای مرتبط با مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ

 رخدادهای مرتبط با مرکز اسلامی هامبورگ  سال شمسی                       سال میلادی
تشکیل هیأت شعائر اسلامی برلین1304                                 1925
حضور نخستین نماینده ی مرجعیت در هامبورگ1330                                 1951
تبادل نامه بین جمعیت در هامبورگ و آیت الله العظمی بروجردی1332                                1953
ورود استاد محقّقی به هامبورگ1334                                1955
خرید زمین مسجد1336                                1957
مراسم نمادین کلنگ زنی 1338                                1960
آغاز عملیات ساختمانی مسجد1339                               1961
ورود آیت الله دکتر بهشتی و آغاز فعالیت مرکز اسلامی1344                                 1956
پایان عملیات اصلی ساختمان مسجد1349                                  1957 
تأسیس آکادمی اسلامی کلن توسط پروفسور فلاطوری1357                                  1978
کلنگ زنی ساختمان جدید اداری و کتابخانه1375                                   1996
پایان عملیات ساختمان جدید1377                                   1999
تأسیس آکادمی اسلامی آلمان1378                                   2000
جشن پنجاه سالگی تأسیس مرکز اسلامی هامبورگ1391                                   2012
دور جدید فعّالیت­های آکادمی اسلامی آلمان1391                                   2012
تأسیس حوزه علمیه برای تربیت کارشناس دینی بومی1392                                   2013

تاریخچه مرکز اسلامی هامبورگ

برگی از تقدیر

کشتی های تجاری آلمان از سال 1285 شمسی به طور مرتّب بین بندر هامبورگ در آلمان و بنادر ایران به حرکت در آمدند و بازرگانی بین دو کشور گسترش يافت. با تاسیس شرکت سهامی فرش ایران در سال 1912 میلادی و با صدور قالی ایران به اروپا و آمریکا از طریق آلمان، این کشور به تدریج به بزرگ ترین خریدار فرش ایران در جهان تبدیل شد. به این ترتیب، پای تجّار مسلمان ایرانی نیز برای تجارت فرش به آلمان باز گردید. نامه ی سفیر وقت ایران در برلین خطاب به وزارت امور خارجه ی ایران نشان می دهد که در سال های پیش از آن، جمعیت ایرانيان مسلمان در برلین به رقم چشم گیری رسیده بوده و آنان برای اداره ی امور مسلمانان به فکر تشکیل هيأتی افتادند که به زودی «هيأت شعائر اسلامی» نامیده شد. بنابراین، پیشینه ی ایرانيان مسلمان هامبورگ، بیشتر به حضور بازرگانان (به ویژه تاجران ایرانی فرش) در این شهر پیش از جنگ جهانی اوّل بازمی گردد. امّا داستان بانيان این مسجد با دو اتّفاق بزرگ گره خورده است؛ یکی در شرق و دیگری در غرب.

دو رویداد سرنوست ساز

در غرب آتش جنگ جهانی دوم که از سپتامبر 1939 به دست هیتلر برافروخته شده بود، با برگزاری جشن پیروزی متّفقین در ماه مِی سال 1945  پايان پذیرفت. این در حالی بود که در دوره ی نازی ها، گروه های مسلمان به شدّت زیر نظر بودند و به عنوان عناصر مخالف با حزب نازی شناخته می شدند. 

به موازات حوادث پس از جنگ جهانی در غرب، در شرق نیز اتّفاق بسيار مهمّ و تأثیر گذاری روی داد. حوزه ی علمیه قم که به دست آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تأسیس و پایه گذاری شده بود، پس از ایشان در یک دوره ی هشت ساله اداره اش به مراجع صاحب نام قم رسید. آنان در فقدان آیت اللّه العظمی حائری یزدی، توانستند حوزه ی نوپاي قم را از طوفان استبداد و سياست هاي دين زدايي رضا شاه و هرج و مرج ها و هتّاكی های پس از سقوط وي حفظ كنند و با دعوت از آيت اللّه العظمی بروجردي به شهر قم، در نهایتِ تواضع، زِمام امور را به ایشان تحويل دهند.

آیت الله العظمی بروجردی در سال 1323 شمسی وارد قم شدند و به انتظام بخشیدن به حوزه ی علمیه و تحوّلاتی بنيادین در آن دست يازیدند. در اثر این اقدامات، حوزه ی علمیه قم رونق يافت و رو به گسترش نهاد. یکی از اقدامات کم نظیر این دوره، اهتمام به اعزام نمایندگانی از سوی مرجعیت به خارج از کشور است. آیت الله العظمی بروجردی که در این زمینه کلان نگری خاصی داشت و با نگاهی جهانی، به افق­های بزرگ­تری برای آینده مي اندیشید، در حدود سال های 1329 و 1330 به فکر اعزام نماینده ای از جانب خود به اروپا افتاد.

نخستین پیک معنویت

در سال­های پس از جنگ، تعداد ایرانیان آلمان که عمدتاً تاجر، پزشک و دانشجو بودند، رو به فزونی نهاد. آن­ها در هامبورگ با توجّه به نيازی که برای برنامه های مذهبی احساس می کردند، گرد هم مي آمدند و جلسات مذهبی برای خود داشتند. به این ترتیب، با زمینه ی مساعدی که پدید آمده بود، مرجع جهان تشیّع، حضرت آیت الله العظمی بروجردی بر اساس اخباری که احیاناً توسط تجّار دین­دار از هامبورگ به ایشان می­رسید و نیز با شناختی که از آیت الله میرزا ابوالقاسم محمّدی گلپایگانی داشتند، وی را در حدود سال 1330 ش (1951م) به نمایندگی از سوی خود به هامبورگ فرستادند. این نخستین گام بود برای آن که آرام آرام هامبورگ به پایگاهی معنوی برای مسلمانان تبدیل شود و در آینده­ای نزدیک، مسجدی خوش نام و بلندآوازه­ای در آن تأسیس گردد. 

سرنوشت و تقدیر الهی چنین مقدّر کرده بود که افراد مختلف دست به دست هم بدهند و این مسجد با هر زحمتی که بود، ساخته شود تا پایگاهی برای معنویت و یاد خدا گردد. به همین دلیل، روند کارها همیشه به گونه ای بود که به تحقّق این امر کمک می کرد. اشخاصی که باید گرد هم می آمدند، یکی یکی از راه رسیدند و هر یک وظیفه ی تاریخی خود را بر عهده گرفتند. دکتر علی عماری یکی از آنان بود که به محض رسیدن به هامبورگ، از همان روز اوّل، مسلمانان شهر را جست وجو نموده و در مجالس آنان حاضر می شد و برای ساخت مسجد هامبورگ تلاش کرد. 

انتخاب شایسته

موضوع اصلی در قم این بود که کدام یک از روحانیون می تواند در کشوری که هزاران کیلومتر دورتر واقع شده، بهترین نماینده ی مرجعیت باشد؟ پس از تبادل نظر در بیت مرجعیت، آيت الله العظمی بروجردی موافقت خود را برای اعزام روحانی سرشناس و مسلّط به امور فقهی، حقوقی و اجتماعی به هامبورگ اعلام کرد. ایشان بزودی برای تحقّق وعده اش، دانشمند توانا جناب حجّت الاسلام والمسلمین استاد شیخ محمّدتقی محقّقی لاهیجی را به عنوان نماینده ی خود در امور مسجد و راهنمایی مسلمانان در امور دینی و معرّفی اسلام به هامبورگ اعزام نمود.

مدّتی بود که «جمعیت» دنبال خرید زمین مناسب برای بنای مسجد در هامبورگ بود و به این منظور بررسی ها و پی گیری های فراواني انجام گرفت؛ ولی هیچ کدام از پیشنهادات تصویب نشد. سرانجام همه ی ذهن ها به یک قطعه زمین با مساحت حدود چهارهزار متر مربّع معطوف شد که در خيابان «شونه آوس زیشت» و در همسایگی درياچه ی زیبای آلستر قرار داشت. مراتب به اطلاع آیت الله العظمی بروجردی رسید و ایشان توسط آقای حاج قاسم همدانيان (تاجر آهن و یکی از بازرگانان معروف ایرانی) هزینه ی خرید زمین را به طور کامل به مبلغ 000/250 مارک (معادل نیم میلیون تومان آن روز) تأمین کرد. سرانجام در حالی که حدود دو سال از اقامت استاد محقّقی در هامبورگ می گذشت، در روز نهم مهرماه ۱۳۳۶ زمین کنونی مسجد خریداری شد و به ثبت رسید تا با ساخته شدن مسجد در کنار آلستر، نورافشانی مناره های بلند آن، همچون فانوسی زیبا برای درياچه،  چشم های بینندگان را بنوازد.

همان گونه که گفته شد، مسجد در سنّت اسلامی، علاوه بر کارکردهای عینی، ویژگی های باطنی و ظاهری خاصی دارد و معماری آن نیز مشتمل بر نمادهایی چون گنبد، مناره و غیره می باشد که آن را از ساختمان ها ی دیگر متمایز می سازد. در عین حال، مسجدی که در یک منطقه ی توریستی بنا می شود، باید دارای عناصر منحصر به فرد نیز باشد. این حسّاسیت ها موجب شد تا برای تهیه ی طرح و نقشه آن، تکاپوی جدیدی آغاز گردد. در این باره باید با شرکت های ساختمانی آلمان گفت وگو صورت می گرفت. طرح های پیشنهادی به منظور انتخاب نهایی برای آیت الله العظمی بروجردی به قم فرستاده شد و ایشان هم طرح ها را به مشاور خود در امور ساختمانی، استاد معمار آقای حسین لُرزاده ارجاع دادند. معمار لُرزاده تجارب بسياری در احداث مسجد و بناهای اسلامی داشت. وی طرّاح، مجری، تعمیرکار و سازنده ی بیش از 840 مسجد و بنای اسلامی و معنوی است.

قرار بر این شد که همزمان با میلاد منجی عالم بشریّت، حضرت مهدی موعود اوّلین کلنگ ساختمان مسجد در روز شنبه نیمه ی شعبان 1960 میلادی بر زمین زده شود. هوا به شدّت سرد بود و برف سطح زمین را پوشاند بود. سنگی به نشانه­ی یادمان اوّلین سنگ بنای مسجد تهیّه گردید که روی آن آیه ای از قرآن کریم حک شده و به آلمانی ترجمه شده بود و ساخت بنای کعبه توسط ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح عَلیهِمَا السلام را یادآوری می کرد: «به ياد آر هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل دیوار خانه ی کعبه را بالا می بردند. پروردگارا از ما بپذیر که تو شنوا و دانایی.»

پيام آوران دوستی و معنویت

از نکات در خور توجّه در جریان احداث مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، نوع شخصیت ایجاد کنندگان و گردانندگان آن است که پيام خاصی را به اهل تحقیق منتقل می کند. همان طور که معلوم شد، آنان سه گروه بودند: اوّل: مرجعیّت اعلای شیعه و نمایندگان و فرستادگان آن، که جملگی از دانشمندان دینی و روحانیون برجسته بودند و بر اساس تعالیم قرآن و عترت به اعتدال، فلسفه و روش عقلی و استدلالی شهرت داشتند. دوم: تجّار و بازرگانانی که به تجارت فرش و ادویه، آهن و کالاهای دیگر اشتغال داشتند (مثل: حاج میرزا علی نقی کاشانی که به تجارت آهن اشتغال داشت، حاج حسن ولادی تاجر فرش، حاج محمّدحسن عطارباشی تاجر زعفران، منوچهر اقبال و…) سوم: دانشجويان، پزشکان و طبقاتی که برای تحصیل علم يا پژوهش به هامبورگ آمده بودند.

بنابراین می توان نتیجه گرفت که حضور تأثیرگذار سه گروه ياد شده، هندسه ی اعتدال و امنیت جویی و محکومیت خشونت و افراط را در تاریخ این مسجد به بهترین وجه ترسیم کرده و این واقعیت بر همه آشکار است که بانيان این مسجد و مرکز، از روز اوّل پيام آور دوستی، معنویت، عقلانیت و امنیت برخاسته از آموزه­های دینی بودند.

پس از گذشت یک سال و چهار ماه از بازگشت استاد محقّقی به ایران خلأ قافله سالار در ميان مسلمانان هامبورگ کاملاً احساس می شد. در این مدّت، مسجد توسط هيأت امنای جمعیت اسلامی، اداره می شد و به کارهای حدّاقلی بسنده گردید. در یک سال و چهار ماه عدم حضور یک شخصیت روحانی در هامبورگ، جمعیت اسلامی ایرانیان دیگر آن کارها و فعالیت های زمان آقای محققی را هم نداشت و صرفا به صورت دفتری درآمده بود که به وسیله ی برادر ایشان و منشی انجمن به کارهای ازدواج رسیدگی می کرد و دیگر کار خاصی نداشت و حتی جلسات شب های جمعه هم تقریباً به صورت تعطیل درآمده بود. نامه های زیادی نیز بلاجواب مانده بود؛ تو گویی جمعیت اسلامی ایرانیان در هامبورگ متروک شده بود» در این میان آیت الله دکتر بهشتی با تقاضای آیت الله العظمی سیّد محمّدهادی میلانی و اصرار و تأکید آیت الله سیّد مرتضی حائری یزدی و استاد محمّد تقی فلسفی و برخی بزرگان دیگر، مسؤولیت سنگین مسجد هامبورگ را پذیرفت و بنا شد مقدّمات سفر ایشان هرچه زودتر فراهم شود. 

مسیحا نفسی مي آید

سرانجام در فروردین 1344 ش (اواسط آوریل ۱۹۶۵ ميلادي) آیت الله دکتر بهشتی با مأموریت تکمیل بنای مسجد هامبورگ و سامان دادن به امور مسلمانان آلمان به سوی این شهر عزیمت کرد. از همان ابتدا، مقام علمی و معنوی وی و مدیریت سازمانی ایشان حرکتی رو به جلو را در ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری برای مسجد هامبورگ بشارت می داد. مسلمانان هامبورگ هم که در دوره ی استاد محقّقی خاطره ی شیرین حضور یک روحانی را در ياد داشتند و تلخی محروم شدن از سرپرستی روحانیت را نیز تجربه ی کرده بودند، برای دیدار نماینده ی جدید مرجعیت بی تابی می کردند. مراسم استقبال از دکتر بهشتی با حضور خیل مسلمانان با شور و حرارت انجام پذیرفت. 

مهم ترین کار، سامان دادن به ساختمان مسجد بود. با تدبیر آیت الله دکتر بهشتی «هيأت امنای ساختمان مسجد» با اعضای بیشتر تشکیل شد. اعضای این هيأت هفت نفره عبارت بودند از: آیت الله دکتر سیّد محمّدحسینی بهشتی، دکتر علی عماری، منوچهر اقبال، کریم نعمت زاده، محمّد خسروشاهی، حسن ولادی و دکتر ایرج مشیری.

آماده ساختن ساختمان مسجد، تنها گام اوّل بود. آیت الله دکتر بهشتی کسی نبود که به این اقدام دل خوش کند. او به افق های بلندتری می اندیشید. یکی از اندیشه ها و آرزوهای ایشان این بود که باید برای گسترش و ارتقای فعالیت های مسجد، به ویژه در ارتباط با دیگر ملّیت ها، «مرکز اسلامی هامبورگ» در کنار مسجد به ثبت برسد تا فعالیت های مذهبی از سطح ایرانيان به همه ی مسلمانان از ملّیت های مختلف و حتی جامعه ی آلمان و اروپا توسعه يابد. با راهبرد درستی که آیت الله دکتر بهشتی طراحی کرد، در فوریه ۱۹۶۶میلادی مرکز اسلامی هامبورگ به ثبت رسید و فعّالیت فرهنگی آن در سطح آلمان و دیگر کشورهای اروپایی آغاز شد.

اقدامات آیت­الله دکتر بهشتی سبب شد مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، از سوی مذاهب اسلامی دیگر مورد توجّه قرار گیرد و به طراز یک مسجد بین المللی ارتقا يابد؛ به طوری که در نمازهای جماعت و جمعه ی آن، ملّیت ها و مذاهب مختلف اسلامی با خلوص، صفا و یکرنگی حضور می­يافتند. بعدها نیز این سنّت همچنان ادامه يافت و نماز جمعه مسجد هامبورگ، مظهر وحدت اسلامی شد.

شمّه ای از فعّالیت ها

با راهبرد درستی که شهید آیت الله دکتر بهشتی طراحی کرد، در حالی که هنوز فقط چند ماه از ورود ایشان به هامبورگ می گذشت، در هشتم فوریه ۱۹۶۶م (نوزدهم بهمن ۱۳۴۴ ش) مرکز اسلامی هامبورگ به ثبت رسید و فعالیت فرهنگی آن در سطح آلمان و دیگر کشورهای اروپایی آغاز شد. 

در واقع، مرکز اسلامی باید در دو سطح فعالیت می کرد: یکی در ارتباط با مسلمانان ملّیت های مختلف، از جمله مسلمانان ایرانی، ترک و عرب (اعم از شیعه و سنّی)، و دیگری در ارتباط با آلمانی ها و اقوام اروپایی، به ویژه شخصیت های علمی، دینی و دانشگاهی غرب. 

او با توفیقات الهی در هر دو عرصه توانست موفّقیت های بسیاری به دست آورد. در کنار نظم و انضباط، یکی از عوامل موفقیت و گسترش فعالیت های آن دوره، نیازسنجی و توجّه به سلایق و خواسته های گروه های مخاطب بود. آیت الله دکتر بهشتی تلاش فراوانی برای مخاطب شناسی داشت و بر روش مندی در عملکرد تأکید می­ورزید و به همین دلیل با استقبال عمومی مواجه می شد. 

سنّت هایی برای وحدت 

آیت الله دکتر بهشتی عمیقاً به وحدت عملی با برادران اهل سنّت و ملّیت های مختلف اعتقاد داشت. ایشان برای تحقّق این وحدت بین شیعه و سنّی اقدامات عملی مختلفی صورت می داد. در این راستا، یکی از سنّت های حسنه ی ایشان در مسجد و مرکز اسلامی این بود که از مُهر استفاده نمی کرد. آیت الله دکتر بهشتی دستور داد برای حسّاسیت زدایی، در سجده نماز به جای این که سر بر خاک مهر بگذارند، از حصیر ـ که آن نیز در فقه شیعه با یک درجه تخفیف مجاز شناخته شده است ـ استفاده شود. برای این کار حصیری طولانی با بافت گياهی نرم با عرض حدود سی سانت تهیه شد که جلوی صفوف نماز جماعت پهن می کردند. حصیر یاد شده را مسلمانان اندونزی بافته و به مسجد اهدا کرده بودند. 

سنّت دیگر آیت الله دکتر بهشتی این بود که در نمازهای جمعه، برای اذان و اقامه، گواهی به ولایت امام علی علیه السلام (اشهد انّ علیا ولی الله) را که نزد شیعيان مرسوم و معمول است، بر زبان نمی آورد. آیت الله دکتر بهشتی دستور داد برای حفظ وحدت و همگرایی، این عمل مستحبّی در نمازهایی که اهل سنّت هم شرکت دارند، ترک شود. به علاوه، اگرچه در فقه شیعه، قنوت نماز، سنّت و یادگار پیامبر اسلام (ص) و یک عمل عبادی و مستحب مؤکّد است؛ امّا در نمازهای جمعه که برادران اهل سنّت نیز در آن مشارکت داشتند، قنوت گرفته نمی شد. 

این اقدامات آیت الله دکتر بهشتی سبب شد مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ، از سوی مذاهب اسلامی دیگر مورد توجّه قرار گیرد و به طراز یک مسجد بین المللی ارتقا يابد؛ به طوری که در نمازهای جماعت و جمعه ی آن، ملّیت ها و مذاهب مختلف اسلامی با خلوص، صفا و یکرنگی حضور می­يافتند. 

بعدها نیز این سنّت همچنان ادامه يافت و نماز جمعه مسجد هامبورگ، مظهر وحدت اسلامی شد؛ به طوری که برادران اهل سنّت با طیب خاطر در نماز شرکت جسته و در قرائت، دست به سینه، به امام جماعت شیعه اقتدا می کردند. «البته این رسم برای برخی از شیعيان و حتی روحانيان ثقیل بود و معمولاً به توجیه نياز داشت؛ گرچه برخی هیچ گاه قانع نشدند؛ امّا همین سنّت حسنه موجب شد که برخی از برادران اهل سنّت که عمدتاً از اهالی مغرب، تونس و اندونزی بودند، رابطه ی دوستی با شیعه را مستحکم سازند و هموطنان خود در این کشورها را هم دعوت کنند»

طرفداران منطق گفتگو و وفاق

آیت الله دکتر بهشتی یک روحانی عالی مقام دانشگاهی و حوزوی با ابعاد شخصیتی متعدّد بود که می توانست به طور همزمان در بُعد معنوی، علمی، عاطفی، عمرانی، فرهنگی، اجتماعی، مدیریتی و … رو به جلو حرکت کند. بازگشت او به وطن گرچه برای یارانش در داخل ایران، حتی در مقیاس جهانی ثمربخش و پربرکت بود، ولی به طور طبیعی برای مسجد هامبورگ خسارت بار شمرده می شد. 

بعد از عزیمت آیت الله دکتر بهشتی به ایران (می 1970م ـ خرداد 1349ش) سه تن از یاران وی، یکی پس از دیگری بر مسجد هامبورگ مدیریت کردند: محمّد شبستری به مدّت حدود هشت سال؛ حجّت الاسلام والمسلمین خاتمی بیش از یک سال و نیم و حجّت الاسلام والمسلمین محمّد مقدّم حدود دوازده سال. 

یک ویژگی مشترک این سه نفر که آثار چندی هم به دنبال داشت، طرفداری از منطق گفتگو و حرکت در خط وفاق بود. 

دور از واقعیت نیست اگر بگوییم که در دوره اوّل، به تناسب زمان، شرایط و تحوّلات بین المللی ناشی از دوره جنگ سرد، «ادیان» طرف گفتگو بودند و شبستری می کوشید ارتباط بیشتری با ادیان پیدا کند. امّا در دروه دوم و سوم، به دلیل وقایع مرتبط با جهان اسلام و موج اوّل بیداری اسلامی که با پیروزی نهضت امام خمینی رحمت­الله­علیه شکل گرفت، عمدتاً مذاهب و اندیشمندان دنیای اسلام در طرف دوم گفتگو قرار گرفتند و مرکز اسلامی هامبورگ به پایگاه تبادل آراء و همگرایی دنیای اسلام تبدیل شد. با این همه، بی تردید مبانی خاص فکری و عملی امامان مرکز در قبال ادیان دیگر و نیز در قبال مذاهب اسلامی تأثیر انکارناپذیری بر این رویکردها داشته است. 

دوران غربت و تنهایی مسجد

در این زمان، سختی ها و فشارهای بسیاری از سوی جریانات مخالف مذهب و وابسته به حکومت شاه به مسجدیان وارد می شد و مسجد در غربت بود. البته پس از بازگشت آیت الله دکتر بهشتی، چیز عجیبی نبود که دستیار جوانش ـ یعنی حجت الاسلام شبستری ـ همچون خود او در تمام ابعاد نتواند نقش آفرین باشد، و طبعاً سطح فعّالیت های مرکز اسلامی افول کند. از سوی دیگر، آیت الله دکتر بهشتی به یکباره هامبورگ را ترک کرده بود. البته او هنگام ترک هامبورگ احتمال می داد که دیگر نتواند به عنوان امام مرکز اسلامی هامبورگ حضور پیدا کند؛ امّا مسؤولیت به صورت قطعی فقط زمانی به حجت الاسلام شبستری واگذار شد که حدود چهار ماه از رفتن ایشان می گذشت. (اکتبر 1970م ـ مهرماه 1349ش) 

کوشش های گفتگو محور در این دوره رو به جلو بود. حجت الاسلام شبستری تلاش می کرد با تفسیری معقول و علم پسند، اسلام را در دنیای مغرب زمین در برابر اندیشه های دیگر بشناساند. ارتباط با مراکز اسلامی داخل کشور مانند حسینه ارشاد برای تهیه کتاب های دکتر علی شریعتی از اقدامات وی بود. همچنین روند سازندگی مسجد نیز در این دوره با حمایت آیت الله دکتر بهشتی کم و بیش ادامه یافت. 

آیت الله دکتر بهشتی هنوز از دور بر فعالیت های مسجد نظارت راهبردی داشت و این موجب می شد که پس از ایشان، همچنان رویکرد گفت وگو با ادیان ادامه پیدا کند؛ بلکه با یک نوع اشتیاق و تمرکز بیشتر دنبال شود. برخی از اسناد هم گویای اقدامات مشترک مرکز اسلامی با همکاری مسیحیان برای حلّ مشکلات خارجیان می باشد. به کار گیری خانم «حلیمه» به عنوان یک زن آلمانی الاصل مسلمان، از اقداماتی بود که در این دوره انجام شد. این رویکرد و تعامل موجب شد تا نخبگان دنیای غرب، مخاطب اصلی مرکز اسلامی قرار گیرند و رفت و آمدها با نمایندگان ادیان گسترش یابد. تسلّط تدریجی حجت الاسلام شبستری بر زبان آلمانی، روز به روز زمینه این کار را برای او بیشتر از پیش فراهم می ساخت.

در تعاملاتی که حجت الاسلام شبستری با ادیان دیگر داشت، علاقه و کشش درونی به درکی جدید از اسلام از خود نشان می داد. او در پی این نوع نگرش، برخی اوقات برای نسل جوان و علاقه مند به اسلام، پرسش ها و ابهاماتی ایجاد می کرد که به مذاق اهل مسجد خوش نمی آمد و باعث شد مسجدی ها و معتقدین از اطراف او پراکنده شوند. 

بنابراین، غیر از عوامل اجتماعی، احساس خلأ مدیری مردمی و پرنشاط سبب می شد فضای درونی مسجد به طور چشم گیری اُفت کند و مسلمانان، دیگر همچون گذشته از مسجد استقبال نکنند و مسجد در تنهایی و غربت قرار گیرد. 

کوتاه، مثل عمر پروانه

حجت الاسلام شبستری پس از هفت سال و اندی اقامت در هامبورگ به ایران بازگشت تا این که نزدیک به یک سال بعد، در اوایل سال 1357ش (1978م) در شرایط حسّاسی که تنها شش ماه به پیروزی انقلاب اسلامی مانده بود، حجّت الاسلام والمسلمین سیّد محمّد خاتمی به پیشنهاد آیت الله دکتر بهشتی و تأیید مراجع وقت به هامبورگ آمد. 

آیت الله دکتر بهشتی در مراسم معارفه، مسؤولیت مرکز اسلامی را در حالی که پیکری نیمه جان از آن باقی مانده بود به حجّت الاسلام خاتمی سپرد تا سامانی نو به مسجد بدهد و درد غربت آن را التیام بخشد. امّا زمانه برای امام جدید مرکز اسلامی پیراهن دیگری دوخته بود و سرنوشت طور دیگری رقم خورد؛ زیرا انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و وی از سوی مردم اردکان برای نمایندگی در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و در خرداد سال 1359 ناگزیر به بازگشت گردید. این دوره از مدیریت مسجد، با رفت و آمدهای اضطراری فراوان و مسافرت به این سو و آن سو حدود یک سال و نیم طول کشید. در واقع، طوفان حوادث و اتّفاقات اجازه نداد تا وی حضور پیوسته و منظّمی در هامبورگ داشته باشد. بنابراین، فرصت مناسب چندانی برای ادامه عمران مسجد وجود نداشت؛ چنانکه امکان برنامه ریزی و آغاز حرکتی جدید و قوی برای ارائه منظّم خدمات معنوی و دینی نیز به دست نیامد. با این حال، در این دوران، مرکز اسلامی هامبورگ محلّی برای تبیین حقایق انقلاب اسلامی در جهت گردش صحیح وقایع و اخبار بود و ارتباطات مسجد با دانشجویان مسلمان که توسّط آیت الله دکتر بهشتی پایه گذاری شده بود نیز هچنان با شور و حرارت ادامه يافت. 

بهار تازه مسجد!

چند ماه بود که باز هم مسجد و مرکز اسلامی از وجود یک روحانی بی بهره مانده بود. آیت الله دکتر بهشتی این بار حجّت الاسلام والمسلمین محمّد مقدّم را برای امامت مسجد هامبورگ در نظر گرفت. وی در سال 1359ش با اطلاعات جامع و کامل از مسائل مختلف مسجد و مرکز اسلامی به هامبورگ آمد تا سکّان کشتی مسجد را در دست بگیرد. وی در حالی که تنها 28 سال داشت، به عنوان جوان ترین فرد نسبت به امامان سابق مسجد تصمیم داشت با اراده ای استوار، مرکز اسلامی را از دوره­ رکود نسبتاً طولانی خارج سازد و دوباره شور و نشاط را برای مرکز اسلامی هامبورگ به ارمغان آورد. خوشبختانه آرام آرام تلاش ها نتیجه داد و مسجد به طور جدّی فعّال شد. همچنین در این زمان با توجّه به وقوع انقلاب اسلامی و سیر حوادث پس از آن، مرکز اسلامی توانست مخاطبانی از سراسر جهان اسلام پیدا کند. گفتگوی مثبت و سازنده با متفکّران کشورهای اسلامی در اقصی نقاط دنیا، از ویژگی های بارز این دوران است؛ تلاشی بی وقفه برای آن که حقیقت اسلام و چهره ی وحدت گرای شیعیان اهل بیت علیهم­ السلام را به صاحبان اندیشه ها بشناساند. 

خدمات ماندگار

حجت الاسلام مقدّم سخنران زبردستی بود. او علاوه بر فارسی، به عربی فصیح نیز سخن می گفت. جدّیت، صلابت و در عین حال مردمی بودن در کنار پرکاری و صمیمیت موجب شد تا دهه ی هشتاد میلادی سال های پر رونقی برای مسجد باشد: نماز جمعه های باصلابت، اجتماعات پرشکوه، رفت و آمد اندیشمندان اسلامی، ارتباطات مردمی صمیمانه و… در این سال ها امام مرکز به گواهی شاهدان، از انجام کارهای بدنی کوچک و بزرگ برای مسجد ابا نداشت. او اوّلین شخصی بود که به مسجد می آمد و آخرین نفری بود که به خانه بازمی گشت. ارتباط خوبی با دانشجویان داشت و به حلّ مشکلات اجتماعی مسلمانان در اروپا اهمیت می داد. 

احداث ساختمان آکادمی 

ماجرای احداث ساختمان آکادمی و گسترش فعالیت های مرکز اسلامی، مانند یک دوی امدادی بود. در هر دوره، بخشی از کار جلو رفت و ادامه­ آن به دیگری سپرده شد و دیگران هم به نوبه ی خود چنین کردند تا آن که امروز شاهد برکات معنوی و علمی مجموعه و شکوه، زیبایی، اعتبار و غنای مرکز اسلامی هامبورگ هستیم. 

ماجرا از آنجا آغاز شد که از سال 1990م به دلیل افزایش مراجعات مردمی و نیز برای امور مهمّی مثل: توسعه کتابخانه، استقرار واحد تحریریه نشریه، کلاس های آموزشی و همچنین برای انتظام بخشیدن به فعالیت های فرهنگی، مانند: مشاوره، اجرای عقد نکاح، طلاق و … این احساس عمومی شکل گرفت که به مکان و ساختمانی مستقل از فضای عبادی و آرام مسجد نياز است. حجّت الاسلام و المسلمین مقدّم امام وقت مرکز که در کارنامه خود، کار مهمّ تهیه مسکن دائمی برای امامان مسجد را ثبت کرده بود، در اواخر دوره مدیریتش سعی کرد تا برای این مشکل نیز چاره ای بیندیشد. او طرح هايي براي احداث این واحد تكميلي (مشتمل بر دو بخش اصلی کتابخانه ی بزرگ و بخش اداری) روی زمینی که در قسمت انتهایی مسجد باقی مانده بود، تهيّه کرد. این زمین سال ها به همین منظور حفظ شده بود و حتی مبالغی از کمک ها هم در حساب مسجد بدین منظور پس انداز شده بود تا اینکه در دوران امام بعدی مرکز اسلامی حجّت الاسلام و المسلمین انصاری این کار آغاز شد و با موفّقیت به پایان رسید. 

در سال 1992م از همان ابتدای ورود حجّت الاسلام و المسلمین انصاری، این مسأله در دستور کار قرار گرفت و با جدّیت ایشان، آرزوی احداث ساختمان جدید به سرانجام رسید. وی تلاش کرد تا تمام آنچه را که از گذشته پایه گذاری شده بود، حفظ و به روز رسانی کند. او با روش و منش آیت الله دکتر بهشتی آشنایی داشت و از سال ها پیش برای چنین کاری آماده شده بود. 

علاقه و تخصّص وی در نوشتن موجب شد کار تألیف، تلخیص و ترجمه کتاب در مرکز اسلامی رونق خاصی بگیرد. شرکت در کنفرانس های علمی در دانشگاه ها، مراکز و حتی کشورهای دیگر در اولویت کاری قرار گرفت. امّا مهم ترین اقدام در بخش سخت افزاری، ساخت بنایی در دو طبقه برای برطرف کردن مشکل کمبود جا بود که چند باب کلاس درس، کتابخانه­ی بزرگ، بخش اداری و یک پارکینگ زیرزمینی را شامل می­شد و بعداً به «ساختمان آکادمی» شهرت یافت.

انضباط اداری

انضباط اداری، میراث دیگر دوران حجّت الاسلام و المسلمین انصاری است. تا این زمان جنبه اداری مرکز، با کاستی های جدّی روبه رو بود، ولی حجّت الاسلام والمسلمین انصاری با احیای سنّت آیت الله دکتر بهشتی تلاش کرد تا روحانیون دیگری را برای همکاری در مرکز (به عنوان معاون و همکار) جذب کند. با حضور نیروهای جدید، برنامه های مسجد از حالت پاره وقت، به تمام وقت تبدیل شد. به این ترتیب، بنای دور جدیدی از فعالیت های معنوی و علمی به صورت منظّم و منسجم پایه گذاری گردید؛ جلسات آموزشی جوانان رونق بیشتری گرفت و نیز خدمات اجرای عقد ازدواج نیز سامان و نظم و انضباط مناسبی یافت.

نام و نشان مسجد

از نکات دانستنی درباره مسجد هامبورگ، نام و نشان آن است. تا زمان اخیر، این مکان اغلب «مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ» معرّفی می شد و گاه در بین مردم به اختصار «مسجد» خوانده می شد. در دوران حجّت الاسلام و المسلمین انصاری نام «مسجد امام علی علیه­السلام» ـ که علامتی برای دوست داران اهل البیت پیامبر (ص) است ـ روی تابلوی کاشی کاری شده جلوی ورودی مسجد درج گردید. در عین حال، این مسجد مطابق فرهنگ آلمانی، نزد توریست ها به دلیل کاشی های فیروزه ای رنگ نمای بیروني اش، به «مسجد آبی» شهرت يافت که بيان کننده ذوق و گرایش طبیعت دوست آنان است.

به این ترتیب، نام امام علی علیه السلام به عنوان یک نشانی متبرّک، همواره بر پیشانی این مسجد خواهد درخشید تا شناسنامه پر افتخار گذشته مسلمانان را در دنيای مدرن امروز به آنان يادآوری کند و پلی بین گذشته و آینده باشد.

تولّد آکادمی اسلامی آلمان

در ابتدای سال 1999میلادی، چند ماه پس از پايان کار ساختمان، حجّت الاسلام والمسلمین انصاری پس از یک دوره ی موفّق به ایران بازگشت و حجّت الاسلام والمسلمین حسيني نسب جایگزین وی شد. 

در آن زمان، حفظ دستاوردهای «آکادمی علمی اسلامی پروفسور فلاطوری» یکی از مهم ترین مسائل بود. آکادمی او در سال 1978م شکل گرفت و با فوتش در سال 1996م در حال از بین رفتن بود. برای این منظور باید هرچه زودتر در مرکز اسلامی هامبورگ یک آکادمی جدید ایجاد می شد. این امر به همت امام جدید مرکز، یعنی حجّت الاسلام والمسلمین سیّد رضا حسینی نسب انجام گرفت. قدرت برنامه ریزی و مدیریت در کنار خلّاقیت و ابتکار را باید از ویژگی های بارز او برشمرد. 

وی در همان بدو ورود، با درک درست حساسیت زمان، «آکادمي اسلامي آلمان» را به صورت قانونی ثبت و پایه گذاری کرد و فضای مناسبی را به این امر اختصاص داد. مجوّز تأسیس آکادمی در تاریخ هفتم فوریه 2000 برابر با 18 بهمن ماه 1378ش به شماره 16426VRاز سوی دستگاه های مربوطه در آلمان صادر شد تا در کنار 84 آکادمی انجیلی و 78 آکادمی کاتولیک، به عنوان سومین آکادمی اسلامی رسمیت يابد. تولّد «آکادمی اسلامی آلمان» تداوم گفتگوی اديان و ترسیم چهره ی زیبای اسلام را بشارت می داد. 

با توجّه به اساسنامه، آکادمی اسلامی آلمان در مواردی مانند آنچه که اشاره می شود، می تواند فعّال باشد: معرّفی تعالیم واقعی اسلام و ایجاد تصویری روشن و بدون پیش داوری از تعالیم اسلام؛ تبادل تجارب و اطلاعات دینی، فرهنگی و اجتماعی با دیگر جوامع دینی؛ برگزاری جلسات عمومی علمای دینی برای معرّفی بهتر تعالیم اسلامی؛ گفت وگوی ميان اديان با هدف تبادل آرا و افکار دیگران؛ برگزاری جلسات آموزشی، کنفرانس ها و تحقیقات علمی در سطح آکادمی؛ آموزش و پرورش افرادی که بتوانند عهده دار مسؤولیت های دینی باشند.

انگیزه اصلی تأسیس آکادمی در مرکز اسلامی، تداوم رویکرد گفتگو محور «آکادمی علمی ـ اسلامی پروفسور فلاطوری» بود و به همین جهت، بنا بر وصیت آن مرحوم، کتابخانه ی شخصی وی پس از رحلتش، به مرکز اسلامی هامبورگ منتقل گردید تا کتاب ها و همچنین پژوهش های ایشان در آکادمی نوبنياد، مورد استفاده قرار گیرد.

با شور و شوقی که پدید آمد، آکادمی اسلامی به دستاوردهای چشم گیری دست یافت؛ از جمله: گردآوری و انتشار بخشی از مقالات پروفسور فلاطوری، انتشار سه شماره فصلنامه ی علمی «اسلام در گفت و گو»، تکمیل کار پروفسور فلاطوری در آماده سازی کتاب «المراجعات» به زبان آلمانی، برگزاری چندین همایش علمی سالانه در سطح آلمان و بین الملل با موضوعاتی مانند: «گفت وگوی اديان»، «صلح»، «بزرگداشت پروفسور فلاطوری» و «نقش صلح آمیز دین در هم زیستی».

مدرسه آخر هفته 

مرکز اسلامی هامبورگ از سال 2000م تلاش کرد تا با تأسیس آکادمی اسلامی آلمان و اختصاص دادن ساختمان جدید به این امر مهم، به اقدامات مثبت پروفسور فلاطوری برای گفت وگوهای بین ادیان و تعمیق اسلام شناسی تداوم بخشد. امّا علاوه بر این، در بخش داخلی مسجد نیز نقطه ی عطفی در آموزش های اسلامی پدید آمد. تلاش و پی گیری امام وقت مرکز و مجموعه ی همراه، علاوه بر حفظ طراوت مسجد، رویکرد جدّی به آموزش مراجعه کنندگان را در صدر برنامه ها قرار داد. به این ترتیب، جلسات شنبه ها یا همان «مدرسه ی آخر هفته» احیا شد و در روز پایان هفته، جلسات آموزشی با عناوین چندی برگزار می گردید؛ به طوری که باید سال های 2000 ـ 2004 را دوران رونق کلاس های آموزشی آخر هفته نامید. 

تقویت نگاه به بیرون 

از سال 2004 ـ 2009م فضای مسجد و مرکز اسلامی و جهت گیری های آن، باز هم دستخوش تغییراتی شد که مهم ترین ویژگی آن «تقویت نگاه به بیرون» بود. از اتّفاقات مهم این دوران، دو کنفرانس مهم «بروکسل» و «وین» است که در سال 2006 و به ابتکار دولت های اروپایی برگزار گردید و در کنار رؤسای سایر مراکز مهم دینی، از امام وقت مرکز اسلامی هامبورگ حجّت الاسلام و المسلمین استاد قائم مقامی برای سخنرانی دعوت شد. وی در این دو کنفرانس اروپایی سخنرانی های خود را بر اساس منطق قرآن و عقلانیت دینی ارائه کرد. 

در این زمان، حوادث دینی در حوزه ی ادیان به خوبی رصد می شد و در بسیاری موارد واکنش ها و اقدامات مناسبی در قبال مسائل مختلف مربوط به ادیان اتخاذ گردید. نامه به پاپ «بندیکت شانزدهم» و نامه به قاضی دادگاه کلن از این قبیل است. 

برای آشنا ساختن فوری و مختصر توریست ها با دیدگاه های اسلامی جزوات متعدّدی به صورت بروشور و به زبان آلمانی تهیّه شد که بسیار مفید بود. همچنین مرکز اسلامی برای اوّلین بار در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کرد و کتاب ها و مکتوبات تولید شده را عرضه کرد. تلاش مجدّد برای گرد هم آوردن علمای شیعه اروپا از دیگر اقدامات این دوره بود که البته باید برای تحقّق عملی انسجام و هماهنگی میان علما و دانشمندان شیعه پیگیری بیشتری انجام می پذیرفت.

روزهای تماشایی مسجد

مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته و فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است؛ ولی مسلّماً در دوران اخیر به مرحله بلوغ و رشد یافتگی برای ارائه خدمات معنوی رسیده و به سوی شکوفایی و بالندگی به پیش می رود. برخی از ویژگی های دوران اخیر را می توان چنین بیان کرد: 

ارتباط حضوری شخص امام مرکز با عموم مردم؛ احیا و راه اندازی مجدّد آکادمی اسلامی آلمان در شکل سازمان یافته و جدیدش؛ تجدید حضور جدّی در شورای جمعیت های اسلامی هامبورگ؛ و تلاش جمعی برای انعقاد اوّلین قرارداد حکومتی میان مسلمانان و دولت هامبورگ، ارتباط مؤثر با مراکز شیعه و سنّی آلمان و اروپای مرکزی؛ سامان دادن به فعّالیت برخی از مراکز دیگر؛ از سرگیری همایش سالانه آلمانی زبان ها؛ تأسیس همایش هیأت های مذهبی اروپا در ایام فاطمیه؛ مسابقات قرآن کریم در سطح آلمان و اروپا؛ حضور تبلیغاتی و رسانه ای در عرصه های اجتماعی به منظور جلب بازدیدکنندگان بیشتر با هدف آشنایی بی واسطه با اسلام در قالب گسترده سازی برنامه های سابق، مانند: روز درهای باز مساجد و جشن های پنجاه سالگی مسجد؛ افزایش جلسات شعائر در مسجد در ماه مبارک رمضان از 10 جلسه به 30 جلسه و در ماه محرّم از پنج شب به دوازده شب و در دهه صفر از سه جلسه به دوازده جلسه؛ رونق بی سابقه برنامه ی دعای کمیل و سخنرانی شب جمعه؛ تجهیز و تعمیرات اساسی و به روزرسانی امکانات خدماتی، رفاهی و حفاظتی؛ اعزام گسترده روحانیون به مراکز دیگر، اجلاسیه ی روحانیون مستقر در آلمان پیش از ماه مبارک رمضان و پیش از محرّم؛ ارتباطات گسترده ی دانشجویی و احیای رابطه با دانشجویان اتحادیه ی انجمن های اسلامی در آلمان و اروپا؛ باز سازی و ارتقای علمی و فنّی مجله ی «الفجر» به عنوان با سابقه ترین نشریه ی آکادمیک شیعه در آلمان؛ کمک به تشکّل یافتن شیعیان ترک و عرب و حضور در جلسات ویژه ی آنان؛ برقراری ارتباط ویژه با برادران مستبصر و علویون؛ تلاش برای گسترده سازی ارتباط با دولت و مجلس محلّی هامبورگ و پارلمان مرکزی آلمان؛ و …. 

این اقدامات موجب عظمت هرچه بیشتر مسجد و مرکز اسلامی شده و شور و نشاط بی نظیری به ارمغان آورده و افقی روشن و پر از امید را پیش روی مسجد گشوده است. این روزها را به راستی باید روزهای تماشایی مسجد نامید؛ روزهایی که مسجد بر قلّه های رشد و اوج عظمت خود در طول بیش از پنجاه سال گذشته قرار گرفته و آماده ی صعودی دیگر است. البته بی شک وضعیت امروز مسجد، مرهون تلاش مدیران لایق و انسان های مؤمنی است که خشت های اوّل و لایه های زیرین را به درستی چیده اند. در این جا مناسب است به برخی از ابعاد این تحوّلات اشاره شود: 

مسجد پنجاه ساله می شود!

در فرهنگ آلمانی ها همیشه گذشت پنجاه سال از آغاز هر چیزی، یک مناسبت مبارک و فوق العاده شمرده می شود و مورد احترام و علاقه آنان است. از اتّفاقات مبارکی که باید آن را به فال نیک بگیریم، فرا رسیدن پنجاه سالگی مسجد در این سال هاست. برگزاری جشن مراسم پنجاهمین سال تأسیس مرکز اسلامی هامبورگ، بهانه بسيار خوبی برای معرّفی بی واسطه و شناساندن چهره ی حقیقی اسلام نزد افکار عمومی آلمان فراهم آورد و به خوبی توانست به تبلیغات غیر واقعی برخی از جریان های مشکوک و رسانه های وابسته به آنان پاسخ گوید.

در این راستا با شش ماه کار و فعالیت شبانه روزی، تدارک وسیعی انجام گرفت تا در طی دو روز، از صبح تا غروب برای دو گروه مختلف برنامه های ویژه با بیش از هزاران مخاطب اجرا گردد. در روز شنبه 4 شهریور سال 1391ش (2012م) برنامه ی عمومی متنوّع و جذّاب برای اقشار مختلف مردم برپا بود. در این مراسم بیش از پنج هزار نفر حضور یافتند و برای نخستین بار در پنجاه سال گذشته، هنگام ظهر، گلبانگ خوش اذان از مأذنه ی مسجد برخاست.

سپس در روز چهارشنبه 8 شهریور 1391ش (2012م) برنامه های مخصوص شخصیت ها و نخبگان علمی، فرهنگی و سیاسی آلمان و سایر کشورها برگزار گردید که حضور شخصیت های ادیان و مذاهب و مسؤولان هامبورگ و حکومت فدرال آلمان و نیز میهمانانی از ایران و سراسر جهان جلوه ی ویژه ای به آن بخشیده بود. گزارش تفصیلی این جشن در بخش ضمیمه­ی پایانی کتاب آمده است.

درهایی بازتر از همیشه! 

در آلمان دو روز به نام «درهای باز معابد» اعلام شده که یکی مربوط به کلیسا و دیگری مربوط به مساجد است. روز سوم اکتبر ـ سال­روز اتّحاد آلمان شرقی و غربی ـ روز باز مساجد می باشد و شوراي هماهنگي مسلمانان آلمان مسؤولیت بزرگ­داشت این روز را بر عهده دارد. 

مسجد امام علی (ع) و مرکز اسلامی هامبورگ نیز همچون سایر مساجد، در سالیان گذشته روز «درهای باز مساجد» را گرامی می داشت، ولی سال 2012 نقطه ی عطفی در این مورد بود. در این روز با تدارک قبلی و تبلیغات وسیعی که در سطح شهر، مترو و …. انجام گرفت، از صبح تا غروب، بیش از سه هزار نفر از آلمانی ها و گردش­گران خارجی به دیدن مسجد آمدند تا به طور مستقیم و بدون واسطه با اسلام آشنا شوند.

بسیاری از توریست ها در این روز موفّق شدند تا با مسؤولان مسجد به گفت وگو بنشینند و پرسش های خود را مطرح و پاسخ دریافت کنند. همچنین این روز فرصت خوبی برای آشنایی با فرهنگ اصیل و بومی ایرانی بود. در سال های اخیر این خبر به دلیل استقبال بی نظیر مردمی، هر ساله در رسانه های عمومی آلمان بازتاب می یابد و حضور بازدیدکنندگان هم سال به سال رو به افزایش است؛ به گونه ای که در سال 2013م بیش از چهار هزار نفر از برنامه های متنوّع «روز باز مساجد» در مسجد امام علی (ع) هامبورگ استقبال کردند.

هامبورگ، قلب تقریب در شمال اروپا

نظر به ضرورت وحدت و همگرایی بین مسلمانان، با انجام نوعی تقسیم کار، برپایی اجلاسیه ی تقریب در شمال اروپا بر عهده ی مرکز اسلامی هامبورگ می باشد. در این راستا از سال 2011م تاکنون همایش هایی با عناوین « سیره­ی نبوی و رسالت عالمان دینی 2011م »، « سیره پیامبر اسلام (ص) و نقش زمان و مکان 2012م » ، «اسلام و جهانی سازی 2013م » ، «تحصیل دروس اسلامی آلمان و چالش های پیش رو 2014م » ، «افراط گرایی چالشی برای اسلام و جامعه 2015 م » و « نقش مسلمانان در فعّالیت های اجتماعی جامعه 2016 م » برگزار شده است.

بازتولید آکادمی اسلامی آلمان

«آکادمی اسلامی آلمان» به عنوان یک نهاد مستقل از مرکز اسلامی هامبورگ از سال 2000م فعالیت های خود را به طور رسمی آغاز کرد، ولی عمدتاً در حدّ آموزش های آخر هفته باقی ماند و بعد از موفقیت­های دو سال نخستین به ندرت و زحمت توانست عملکردی فراتر از آن مانند انتشار کتاب و مجلّه داشته باشد. در دوره اخیر به تشخیص کارشناسان، بازتولید آکادمی در ردیف اولویت­ها قرار گرفت؛ چرا که امروزه با توجّه به تغییرات اجتماعی و فکری که در آلمان و اروپا روی داده، فعالیت­های آکادمیک یک ضرورت است و آنها در آینده به کتاب­ها پاسخ های دقیق­تر و عمیق­تری درباره اسلام و قرآن کریم نیاز خواهند داشت. شاید به همین جهت بود که دولت آلمان نیز برای نخستین بار مجوّز مخصوص اقامت برای مدیر آکادمی صادر کرد. 

بیانیه هویت 

مسجد امام علی علیه السلام هامبورگ بر اساس رویه عقل گرای خود سعی کرده تا هویت سازمان و دیدگاه های فکری و فرهنگی و موضع رسمي اش را که برخاسته از اساس نامه و هماهنگ با آن می باشد، به صورت گويا و خلاصه در یک شعار و چند گزاره به اطلاع عموم برساند. «با اخلاق الهی دنيا را زیباتر سازیم!» این جمله شعار و نماد معنوی مسجد امام علی علیه السلام هامبورگ و مرکز اسلامی آن است.

مسجد و مرکز اسلامی امام علی علیه السلام هماهنگ با شعاری که برای خود برگزیده، در راستای تحقّق اخلاق الهی، پنج واژه مقدّس را در کانون اصلی توجّه قرار داده و همواره خود را مروّج این ارزش های متعالی می شمرد تا به سهم خود در زیباتر ساختن دنيا سهیم باشد: 1ـ معنویت و ایمان مذهبی 2ـ عقلانیت و اعتدال 3ـ عدالت و برابری 4ـ آزادی و امنیت 5ـ کرامت الهی انسان 

وزن و طراز واقعی مسجد امام علی علیه السلام هامبورگ با شاخصه های چندی تعیین می شود، از جمله:

1ـ جنبه تاریخی و میراث فرهنگی و نمایش ده ها رشته از هنرهای اسلامی مانند خط، معماری، اشیاء زینتی، فرش دست­باف اصیل ایرانی و …؛ 

2ـ نمایندگی از اسلام اعتدال گرا و عقلانیت محور؛ 

3ـ انتساب به مرجعیت شیعه؛ 

4ـ جنبه­ ی فراملّیتی با حضور و مشارکت بیش از پنجاه گروه از اقوام و ملّیت­های مختلف؛ 

5ـ گستردگی برنامه­ها در مقیاس آلمان و اروپا از جمله ریاست بر شورای علمای آلمان (که عالی­ترین مرجع اتحادیه­ی مراکز شیعی آلمان(IGS) است) و ریاست بر اتحادیه­ی اروپایی اسلامی علما و تئولوگ­های شیعه (IEUS). 

به این ترتیب، باید گفت: مسجد امام علی علیه السلام هامبورگ و مرکز اسلامی آن، بلندگوی خوش طنین اسلام، پایگاه مرکزی و الهام بخش تشیّع و نگین انگشتری اهل بیت پیامبر علیهم السلام در سراسر اروپا می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Post comment