خطیب: حجت الاسلام والمسلمین دکتر مفتح امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ
تاریخ : 08.11.2019
بسم الله الرحمن الرحيم
اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ
قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
ثم الصلاه و السلام علی محمد عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
چهارمین نشانه متقین:
- وَ حِرْصاً فِی عِلْم،
و حریص در کسب دانش.
چهارمین نشانه اهل تقوی در کلام امیرالمؤمنین، علاقه بیش از اندازه متقین به دانش و علم است، که به حریص بودن نسبت به علم تعبیر شده است. حرص به معنای علاقه شدید قلبی و زیاده روی دانسته شده، که معمولاً مترادف و هم معنا با آز و طمع بوده و از رذائل اخلاقی شمرده می شود.
از قناعت هيچ كس بی جان نشد وز حریصی هیچ کس سلطان نشد
گر نبودی شب همه خلقان ز آز خويشتن را سوختندی ز اهتزاز
از هوس وز حرص سود اندوختن هر كسی دادی بدن را سوختن
شب پديد آيد چو گنج رحمتی تــا رهند از حرص خود يك ساعتی
ترك خشم و شهوت و حرص آوری هست مردی و رگ پيغمبری
اکنون جای این سؤال هست که چگونه امیرالمؤمنین حرص را از نشانه های اهل تقوی و مطلوب دانسته است؟
پاسخ آنستکه ما دو گونه حرص داریم: حرص ممدوح و پسندیده، و حرص مذموم و ناپسند
حرص ممدوح
علاقه شدید قلبی و زیاده روی در انجام بعضی از کارها مطلوب است. انصاف، راست گوئی و صداقت، کمک به انسانهای نیازمند، دست گیری از بینوایان، و اعمال اجتماعی و فردی اینچنین هرچه بیشتر باشد پسندیده است. کسی که حرص در عدالت و انصاف و تقوا و دوری از گناهان و پرهیز از ناهنجاری های اجتماعی داشته باشد مسلماً مورد ستایش همه انسانها قرار خواهد گرفت. هیچکس فرد دیگر را برای انصاف یا تقوای زیاد مذمت نخواهد کرد.
حرص بر هدایت مردم از همین قبیل است. و از صفاتی است که خدای سبحان در قرآن کریم رسول الله را به آن متصف دانسته و می فرماید:
- لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿توبه:۱۲۸﴾
قطعا براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد به [هدايت] شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است.
و بازهم در آیه دیگری از قرآن کریم به این حرص رسول الله در هدایت مردم اشاره کرده و می فرماید:
- إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿نحل:۳۷﴾
اگر [چه] بر هدايت آنان حرص ورزى ولى خدا كسى را كه فرو گذاشته است هدايت نمى كند و براى ايشان يارى كنندگانى نيست.
حرص در عشق الهی امری ممدوح و پسندیده است. کسی که در شاهراه محبت خداوند می افتد، هرچه سریعتر و جلوتر می رود تشنه تر می شود. در دریای عشق غوطه ور است ولی از یک جرعه محبت بیشتر هم نمی گذرد.
درمیان بحر اگر بنشسته ام طمع در آب سبو هم بسته ام
حرص اندر عشق تو فخرست و جاه حرص اندر غیر تو ننگ و تباه
آن یکی حرص از کمال مردی است و آن دگر حرص افتضاح و سردی است
عارفان به درگاه خداوند می نالند و طلب می کنند که «رَبِّ زِدْنِی فِیکَ تَحَیُّراً»
حرص مذموم
حرص و زیاده روی در انجام برخی اعمال ناپسند است. حرص در جمع آوری و استفاده از نعمتهای دنیوی از همین قبیل است. تلاش در تأمین نیازهای زندگی و ایجاد رفاه برای خانواده از امور پسندیده است، و در روایات است که «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ : مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ: الْجَارُ الصَّالِحُ ، وَالْمَرْكَبُ الْهَنِيءُ ، وَالْمَسْكَنُ الْوَاسِعُ. (مسند أحمد حنبل، حدیث15409)؛ پیامبر اکرم فرمود: سه چیز از سعادت انسان است: همسایه خوب، مرکب مناسب، مسکن وسیع.»
ولی همین استفاده از امور دنیوی، چنانچه دچار زیاده روی و حرص شود ناپسند و مذموم خواهد شد. امام صادق علیه السلام می فرماید:
- مَثَلُ الحَرِیصِ عَلَی الدُّنیا مَثَلُ دُودَهِ القَزِّ کُلَّما ازدَادَت مِنَ القَزِّ عَلَی نَفسِها لَفّاً کانَ أبعَدَ لَها مِنَ الخُرُوجِ حَتّی تَموتَ غَمَاً (کافی، ج2، ص316)
حکایت انسان حریص به دنیا حکایت کرم ابریشم است، که هر چه بیشتر بر خود می تند، بیرون آمدنش از پیله بعیدتر می شود تا اینکه از غم و اندوه می میرد.
بند بگسل باش آزاد ای پسر چند باشی بند سیم و بند زر
گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای
کوزهٔ چشم حریصان پر نشد تا صدف قانع نشد پر دُر نشد
حرص بر علم
علم و دانش نیز قبیل اموری است که حرص و زیاده روی در آن مطلوب و پسندیده است. هرچه دانش و علم انسان بیشتر باشد بهتر است، و جهل و نادانی کم و زیادش ناپسند است. اینچنین نیست که مقدار کمی جهل پسندیده باشد!
ولی حرص و زیاده روی در علمی پسندیده است که به نیت رسیدن به جاه و مقام، یا زر و زیور دنیوی نباشد. علمی که نافع باشد و موجب غرور نشود. وگرنه علمی که از سر خودنمایی و حبّ جاه و مقام باشد، مقدار کم اش هم نامطلوب است. علمی که نافع به حال فرد عالم یا جامعه او نباشد هم کم و هم زیادش ناپسند است. علمی که موجب غرور فرد شود کم و زیادش مذموم است. علمی که به عمل منتهی نشود کم و زیادش بی فایده است.
دعوی مکن که برترم از دیگران به علم چون کبر کردی از همه دونان فروتری
از من بگوی عالم تفسیرگوی را گر در عمل نکوشی نادان مفسری
بار درخت علم ندانم مگر عمل با علم اگر عمل نکنی شاخ بی بری
علم آدمیتست و جوانمردی و ادب ورنه دَدی، به صورت انسان مصوری
از صد یکی به جای نیاورده شرط علم وز حب جاه در طلب علم دیگری
هر علم را که کار نبندی چه فایده چشم از برای آن بود آخر که بنگری
بر اساس سخن امیرالمؤمنین شوق به علم آموزی نشانه ی تقوا، و بی میلی به فراگیری دانش نشانه ی بی تقوایی است. متقین حریص بر علم هستند، و در ادامه امیرالمؤمنین وصف آن علم را بیان می کند.