خطیب: حجت الاسلام والمسلمین دکتر مفتح امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ
تاریخ : ۱۸.۱۰.۲۰۱۹
بسم الله الرحمن الرحيم
اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ
قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
ثم الصلاه و السلام علی محمد عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
اولین نشانه متقین:
- فَمِنْ عَلَامَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ،
نشانه يكى از پرهيزكاران آنست كه تو مى بينى در امر دين توانا است.
تا کنون امیرالمؤمنین بیست و پنج صفت از صفات اهل تقوی را برشمرد، که صفات درونی و معنوی، و غیر قابل مشاهده آنان است، و اکنون آن حضرت نشانه ها و علامات بیرونی و قابل مشاهده متقین را بیان می کند. آن اوصاف بیست و پنجگانه را نمی توان آشکارا دید. شب زنده داری و عبادت نیمه شب، خود را در جایگاه متهم نشاندن و به خود مغرور نشدن و … چیزی نیست که متقین آنها را به دید دیگران برسانند و افراد دیگر بتوانند از آن اطلاع پیدا کنند، ولی نشانه هایی را که حضرت از این به بعد ذکر می کنند اموری است که ظاهر و آشکار بوده و برای دیگران قابل مشاهده و دیدن است.
اولین نشانه و علامتی که امیرمؤمنان برای اهل تقوی برمیشمارد «قوت در دینداری» است، که تنها از حیث اعتقاد و باور ذهنی نیست بلکه در عمل آشکار می شود. اظهار اسلام و ادای شهادتین، فرد را در دایره مسلمانی وارد می کند و تحت حمایت احکام فقهی مسلمان قرار می گیرد، ولی دینداری واقعی بسیار فراتر از اظهار اسلام و ادای شهادتین است.
آثار ظاهری قوت در دین
اگر کسی اظهار مسلمانی بکند ولی نماز نخواند یا روزه نگیرد یا به سایر احکام دین عمل نکند، اگرچه خارج از چهارچوب مسلمانی نیست، ولی مسلماً دینداری او دارای خلل است، زیرا عمل به دستورات دینی، فقط ثمره و حاصل دین نیست بلکه جزء دین و بخشی از دیانت انسان است. امام صادق علیه السلام می فرماید:
- الإيمَانُ لايَكُونُ إلّا بِعَمَلٍ، وَالْعَمَلُ مِنْهُ، وَلَا يَثْبُتُ الإيمَانُ إلّا بِعَمَلٍ (کافی، ج2، ص38، حدیث3)
ایمان بدون عمل تحقق نمی یابد، عمل جزء ایمان است و بدون عمل ایمان ثابت نمی شود.
لازمه قوت در دین، قوت در عمل است. معنی سخن امیرالمؤمنین که قوت در دین را از نشانه های اهل تقوی ذکر می کند آنستکه انسان های با تقوا در عمل به احکام دینی قوی و جازم هستند. زیرا ایمان دارای درجات و قوت و ضعف می باشد، و دینداری دچار نقصان یا زیادتی می گردد. امیرالمؤمنین علیه السلام افراد اجتماع را به محافظت از دین ترغیب می کند، و دین را همچون برادر انسان می داند که محافظت از او بر برادر لازم بوده و باید با احتیاط با آن برخورد کند. حضرت می فرماید:
- أخوكَ دِينُكَ، فاحْتَطْ لدِينِكَ بم شِئتَ (أمالي شیخ طوسي : 110/168)
- دین تو برادرت است، پس هرقدر می توانی در مورد آن احتیاط کن.
مولوی می گوید افراد عادی باید همچون مادری که از بچه اش مواظبت می کند از ایمان خویش محافظت کنند، تا ایمان آنها آسیب نبیند و دچار سستی نشود.
همچو مادر بر بچه لرزیم بر ایمان خویش از چه لرزد آن ظریف سر به سر ایمان شده
البته کسانی هم هستند که سراپای وجودشان ایمان است و هیچ امری نمی تواند ایمان آنها را متزلزل سازد، و مطابق کلام امیرالمؤمنین متقین درای چنین حالتی هستند. آنان دارای دین قوی هستند، و دین قوی و ایمان با قدرت، در عمل فرد خود را نشان می دهد. پس اهل تقوی در عمل به احکام دین اسلام بسیار قوی و محکم هستند.
معیار قرآن در اثبات دینداری افراد
قرآن کریم نیز علامت دینداری افراد را در اعمال آنان می داند. با عمل است که عقیده اثبات می گردد. ثبوت ایمان با باورها و اعتقادات است، و اثبات ایمان با عمل به احکام و ارکان دین می باشد. مهمترین معیار عملی که قرآن کریم برای اثبات دینداری فرد بر می شمارد توجه او به افراد نیازمند و ضعیف جامعه است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
- أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ؛ فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ؛ وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿ماعون:1-۳﴾
آيا كسى را كه [روز] جزا را دروغ مى خواند ديدى؛ اين همان كس است كه يتيم را بسختى مى راند؛ و به خوراك دادن بينوا ترغيب نمى كند.
در منطق قرآن کسی که دغدغه نیازمندان و مردم مظلوم جامعه را نداشته باشد دینداری او مخدوش است. ممکن است کسی ظاهر بسیار جذابی داشته باشد. خود را اهل دیانت بنماید. دیگران او را فردی دارای کمال دینی بشمارند، لکن آنگاه که پای عمل در کار بیاید، نیاز به هزینه کردن از اموال او در راه خدا و نیازهای زندگانی و دینی افراد جامعه در کار باشد، او قدمی پیش نگذارد و کوتاهی کند. اینجاست که سعدی می گوید:
آن که چون پسته دیدمش همه مغز پوست بر پوست بود همچو پیاز
پارسایان روی در مخلوق پشت بر قبله می کنند نماز
بی دینی نتیجه بی عملی
نه تنها عمل، جزء ایمان و نشانه دینداری است، بلکه بی عملی است که انسان را بی دین می کند. خدای سبحان ریشه و علت خروج افراد از دایره دینداری، و ابتلای آنان به کفر و زندقه را گناه کردن و انجام معاصی می داند. کسی که تنها به این دلخوش باشد که اعتقادات دینی محکمی دارد، و ذره ای تردید در باورش به خدا، پیامبر، ائمه، قرآن، اسلام، تشیع و … ندارد ولی یا از روی تنبلی و یا سستی اراده و یا لذتهای ناروا، از انجام واجبات سر باز بزند و به انجام اعمال حرام اقدام کند، ناخودآگاه باورها و اعتقادات او نیز متزلزل خواهد شد و به همان چیزهایی که اعتقاد محکمی داشت شک خواهد کرد، و نهایتاً همانها را انکار خواهد نمود. قرآن کریم می فرماید:
- ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ ﴿روم:۱۰﴾
آنگاه فرجام كسانى كه بدى كردند این بود كه آيات خدا را تكذيب كردند و آنها را به ريشخند مى گرفتند.