خطیب: حجت الاسلام والمسلمین دکتر مفتح امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ
تاریخ: ۲۵.۱۰.۲۰۱۹
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
ثم الصلاه و السلام علی محمد عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
دومین نشانه متقین: دوراندیشی همراه ملایمت
- وَ حَزْماً فِی لِینٍ،
و در عين دوراندیشی، نرم خوست.
حزم را به دوراندیشی معنا کردهاند، و دوراندیشی همان است که انسان را از پشیمان شدن حفظ میکند. کسی که در انجام هر کاری به عاقبت آن می اندیشد، و با فکر و اندیشه خود و کمک گرفتن از افکار دیگران تصمیم می گیرد، و بدون مشورت با صاحبنظران به انجام کاری اقدام نمی کند، هیچگاه دچار پشیمانی نخواهد شد اگرچه در آن کار شکست بخورد و به نتیجه مطلوب نرسد. زیرا نزد وجدان خودش آرامش دارد که همه راههای لازم برای تصمیم گیری صحیح را پیموده است. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه به همین معنا و نتیجه برای حزم اشاره کرده و میفرماید:
- ثَمَرَةُ التَّفْرِيطِ النَّدَامَةُ، وَ ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلَامَةُ (نهج البلاغه، حکمت181)
حاصل كوتاهى، پشيمانى، و حاصل دورانديشى، سلامت است.
مهمترین چیزی که دوربینی و دوراندیشی را از آدمی میگیرد طمع است، که حجاب عقل میشود. کسی که آرزوی چیزی را دارد هرگز نمی تواند عاقلانه برای آن تصمیم بگیرد. طمع ورزیدن به هر چیز مانع تصمیم گیری خردمندانه و با حزم و دوراندیشی است. امیرالمؤمنین میفرماید:
- أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ، تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ (نهج البلاغه، حکمت219)
عقل ها بیشتر وقتی شکست می خورند که طمع ها بدرخشند.
طمع ورزیدن به منافع کوچک، به دفع رقیب، به لذات زودگذر و … چشمان انسان را برای داوری و قضاوت تیره می کند و انسان را از دیدن عواقب امور باز می دارد. همین ندیدن عاقبت کارها سوء عاقبت و پشیمانی به بار خواهد آورد. و موجب می شود انسان به طمع رسیدن به آرزوهای دور و دراز، فریب افراد متملق و چاپلوس را بخورد و وقت و عمر خود را بیهوده صرف اموری کند که نهایتی جز پشیمانی ندارد.
مولوی توصیه می کند که اگر به مجلسی دعوت شدی که مریدان و مشتریان فراوانی آن جمع شده اند، حزم آنست که تمارض کنی و خود را به بیماری بزنی و در آن مجلس شرکت نکنی! حزم آنست که از این مریدان و مداحانی که متاع عمر و جان و وقت ترا می دزدند دوری کنی:
هر طرف غولی همی خواند ترا کای برادر راه خواهی هین بیا
ره نمایم همرهت باشم رفیق من قَلاووزم درین راه دقیق
نه قَلاوزست و نه ره داند او یوسفا کم رو سوی آن گرگ خو
حزم این باشد که نفریبد ترا چرب و نوش و دامهای این سرا
حزم آن باشد که گویی تَخمه ام یا سَقیمم خستهٔ این دَخمه ام
حزم آن باشد که چون دعوت کنند تو نگویی مست و خواهان منند
دعوت ایشان صفیر مرغ دان که کند صیاد در مَکمَن نهان
مصداق قرآنی حزم
از جمله مواردی که در قرآن کریم حزم و آینده نگری و دوراندیشی مورد امر خداوند قرار گرفته است، در معاملات بین مردم است. در موارد فراوانی مشاهده می شود که اعتماد بیجا به دیگران موجب شده است حق یکطرف از بین برود، و یا نزاع میان دو شریک، یا دو دوست در گیرد. قرآن کریم در مورد رد و بدل کردن اموال، به عنوان قرض، یا رهن، یا خرید و فروش می فرماید:
- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿بقره:۲۸۲﴾
- اى كسانى كه ايمان آورده ايد، هر گاه به وامى تا سررسيدى معين، با يكديگر معامله كرديد، آن را بنويسيد. و بايد نويسنده اى (صورت معامله را) بر اساس عدالت، ميان شما بنويسد. و هيچ نويسنده اى نبايد از نوشتن خوددارى كند؛ همان گونه (و به شكرانه آن) كه خدا او را آموزش داده است. و كسى كه بدهكار است بايد املا كند، و او (=نويسنده) بنويسد. و از خدا كه پروردگار اوست پروا نمايد، و از آن، چيزى نكاهد. پس اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه يا ناتوان است، يا خود نمى تواند املا كند، پس ولىّ او بايد با (رعايت) عدالت، املا نمايد. و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبيد، پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن، از ميان گواهانى كه (به عدالت آنان) رضايت داريد (گواه بگيريد)، تا (اگر) يكى از آن دو (زن) فراموش كرد، (زنِ) ديگر، وى را يادآورى كند. و چون گواهان احضار شوند، نبايد خوددارى ورزند. و از نوشتن (بدهى) چه خرد باشد يا بزرگ، ملول نشويد، تا سررسيدش (فرا رسد). اين (نوشتنِ) شما، نزد خدا عادلانه تر، و براى شهادت استوارتر، و براى اينكه دچار شك نشويد (به احتياط) نزديكتر است، مگر آنكه داد و ستدى نقدى باشد كه آن را ميان خود (دست به دست) برگزار مى كنيد؛ در اين صورت، بر شما گناهى نيست كه آن را ننويسيد. و (در هر حال) هر گاه داد و ستد كرديد گواه بگيريد. و هيچ نويسنده و گواهى نبايد زيان ببيند، و اگر چنين كنيد، از نافرمانى شما خواهد بود. و از خدا پروا كنيد، و خدا (بدين گونه) به شما آموزش مى دهد، و خدا به هر چيزى داناست.
اینهمه تأکید قرآن کریم بر امر ثبت دقیق معاملات بین مردم، و شاهد عادل بر آن گرفتن و … همه برای ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم و دوستانه و صحیح در جامعه دینی است، اگرچه نتیجه چنین حزم و دوراندیشی در کارها و در برخورد با مردمان، نوعی سوء ظن به دیگران می باشد.
انسانی که بخواهد با حزم و عاقبت اندیشی رفتار کند ناخودآگاه به دیگران بدگمان خواهد شد، که اگر کسانی به او محبت می کنند این محبت و احترام آنان از چه رو است و چه نیتی در پس آن قرار دارد؟
آدمی خوارند اغلب مردمان از سلام علّیکشان کم جو امان
خانهٔ دیوست دلهای همه کم پذیر از دیومردم دمدمه
در این حال، حزم با خشونت و عدم ارتباط دوستانه با دیگران همراه خواهد شد، که موجب رنجش مردمان است، و همین امر نیز نشانه عدم حزم است. اهل تقوا در سخن امیرالمؤمنین کسانی هستند که حزم را با ملایمت و نرمخوئی همراه کرده اند و با دوراندیشی مضاعف از بروز خشونت در رفتار خود با دیگران ممانعت ورزیده اند.