بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
ثم الصلاه و السلام علی محمد عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
شانزدهمین نشانه متقین:
- يَبِيتُ حَذِراً … لِمَا حُذّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ،
روز را به شب می رساند در حالتی که از غفلت دوری نموده و احتراز می جوید،
«حذر» در لغت به معنای دورى كردن و احتراز از چيز ترسناك و هراس آور است. اهل تقوا ساعات روز و شب را به خاطر ترس از غفلت و عواقبی که به دنبال دارد در حالتی سپری می کنند که دائماً از هر چیزی که موجب غفلتشان شود پرهیز نموده و دوری می کنند.
بیماری خطرناک غفلت
امیرالمؤمنین می فرماید: «الغفلةُ أضَرُّ الأعداءِ؛ غفلت بیش از هر دشمنی ضرر می رساند.(غرر الحکم و درر الکلم، ص۳۵)». و می فرماید: «الغفلةُ ضَلالُ النّفوسِ و عُنوانُ النُّحوسِ؛ غفلت گمراهی جان ها و سرلوحه تمامی شومی هاست. (غرر الحکم و درر الکلم، ص۷۵)». و می فرماید: «ویلٌ لِمَن غَلَبَت عَلیهِ الغَفلَةُ فَنَسِیَ الرَّحلَةَ وَ لَم یَستَعِدَّ؛ وای بر کسی که غفلت بر او غالب شود و در نتیجه سفر (آخرت) را فراموش کند و خود را برای آن مهیّا نسازد. (غرر الحکم و درر الکلم، ص۷۲۷)».
گاهی لحظه ی کوتاهی غفلت از پروردگار برای شقاوت ابدی انسان کفایت می کند. مانند بعضی تصمیم های عجولانه ای که به رضایت خدای متعال در آن توجه نمی شود و تمام عمر موجب حسرت و اندوه و گرفتاری برای خود و دیگران می گردد.
به همین جهت افرادی که نه تنها از غفلت و نتایج آن ترسان و گریزان نیستند، بلکه می کوشند تا اسباب غفلت و سرگرمی را برای خود و دیگران فراهم نمایند، از عقلانیت فاصله می گیرند و عمل ایشان با خرد انسانی مخالفت دارد، و امیرالمؤمنین می فرماید: «الغفلةُ شِیمَةُ النَّوکی؛ غفلت خصلت افراد احمق و نادان است. (غرر الحکم و درر الکلم، ص۵۱) ».
حضرت امیر با زبان استفهام، سعی در بیداری انسانها از خواب غفلتی که در آن فرو رفته اند داشته و می فرماید:
- ألا منتبهٌ مِن رقدَتِهِ قَبلَ حينِ مَنِيَّتِهِ؟!
- آيا کسی نیست که از خوابش بیدار شود پيش از آن که زمان مرگش فرا رسد؟!
- ألا مُستَيقِظٌ مِن غَفلَتِهِ قَبلَ نَفادِ مُدَّتِهِ؟!
- آيا کسی نیست که از غفلتش بیدار شود پيش از آن که مدّتش پایان یابد؟!
- ألا عاملٌ لِنَفسِهِ قَبلَ يَومِ بُؤسِهِ؟!
- آيا کسی نیست که برای (موفّقیّت) خود کار کند پيش از آن که روز سختى و حاجتش فرا رسد؟!
- ألا مُستَعِدٌّ لِلِقاءِ رَبِّهِ قَبلَ زُهُوقِ نَفسِهِ؟!
- آيا آماده شونده ای براى ملاقات پروردگارش نیست پيش از آن که جانش به در رود؟!
- ألا مُتَزَوِّدٌ لِآخرتِهِ قَبلَ أُزُوفِ رِحلتِهِ؟!
- آيا توشه برگيرنده ای براى آخرت خود نیست پيش از آن که کوچ کردنش (از دنیا) نزدیک شود؟!
- ألا تائِبٌ مِن خَطيئَتِهِ قَبلَ حُضُورِ مَنِيَّتِهِ؟!
- آيا توبه كننده ای از گناه خود نیست پيش از آن که مرگش حاضر شود؟! (شرح غرر الحكم و درر الكلم، ج٢، ص٣٢٨)
اگرچه انسان از خدای متعال و گذر زمان و مرگ غافل است ولی باید بداند که خداوند شاهد و ناظر بر اعمال می باشد و زمان، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته به سرعت می گذرد و هر نَفَسی که می کشیم یک گام به مرگ خود نزدیک و در آستانه سفر آخرت قرار می گیریم، قرآن کریم می فرماید: «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ؛ حساب مردم به آنان نزديك شده، در حالى كه در غفلتند و روى گردانند.(انبیاء:١)».
پیامبر اکرم می فرماید: «عَجَبٌ لِغَافِلٍ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ، وَ عَجَبٌ لِطَالِبِ الدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُهُ، وَ عَجَبٌ لِضَاحِكٍ مِلْءَ فِيهِ وَ هُوَ لَا يَدْرِي أَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَمْ سَخِطَ لَه؛ عجب از شخص غافل در حالی که مورد غفلت قرار نگرفته و تمام امورش تحت کنترل است، و عجب از طالب دنیا و حال آن که مرگ به دنبال اوست، و عجب از کسی که دهان خود را به خنده می گشاید و حال آن که نمی داند آیا خدا از او راضی است یا ناخشنود است.(الأمالي (للمفيد) ص ٧٥)».
علامت غافلان
غافلان دارای نشانه هایی هستند که برای تشخیص آنان می توان از آن علائم بهره برد. در مواعظ لقمان به پسرش آمده است: «يَا بُنَيَّ لِكُلِّ شَيْءٍ عَلَامَةٌ يُعْرَفُ بِهَا… لِلْغَافِلِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ السَّهْوُ وَ اللَّهْوُ وَ النِّسْيَانُ؛ ای پسرکم! برای هر چیزی نشانه ای است که با آن شناخته می شود… برای غافل سه علامت است: سهو (خطا از روی غفلت و نادانی) و لهو (سرگرمی و چیزی که انسان را از آنچه برایش لازم است باز می دارد) و فراموشی.(الخصال، ج١، ص١٢١)».
غفلت، راه فرار از خود
برخی انسانها از «خود» فرار می کنند، زیرا «خود» قابل تحملی برای خودشان نساخته اند. غفلت برای اینان هدف است، به قصد فرار از خود!
میگریزند از خودی در بیخودی یا به مستی یا به شغل ای مهتدی
تا دمی از هوشیاری وا رهند ننگ خمر و زمر بر خود مینهند
در نقطه مقابل، عارفان بالله قرار دارند که «خود» زیبائی برای خودشان ساخته، و نه تنها از تنها بودن، تفکر و تأمل در خویش، خسته نمی شوند بلکه بیشترین لذت را از خلوت با خود و مشاهده درون زیبای خویش می برند.
عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش خون انگوری نخورده باده شان هم خون خویش
هر کسی اندر جهان مجنون لیلی ای شدست عارفان لیلی خویش و دم به دم مجنون خویش
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
گر تو فرعون منی از مصر تن بیرون کنی در درون حالی ببینی موسی و هارون خویش
چه خوب است بیداری انسان از خواب غفلت در این دنیا باشد، که اگر بیدار نشد روز قیامت بیدارش می کنند ولی آن بیداری دیگر برایش سودی ندارد. به چنین شخصی از جانب خداوند خطاب می شود: «لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ؛ تواز اين صحنه (قیامت و دادگاه بزرگ الهی) غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زديم، و امروز چشمت كاملاً تيزبين است! (ق:٢٢)».