اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
اصول مشترک در سیره پیامبران
اصل9: میثاق الهی
یکی از اصول مشترک در سیره همه انبیاء الهی، حضور آنان در صحنه میثاقی است که در قرآن کریم گزارش شده است.
میثاق عمومی
در قرآن کریم سخن از روزی به میان آمده که از همه انسانها میثاقی الهی اخذ شده است:
- وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ؛ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿اعراف:۱۷۲-173﴾
و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم گفتند چرا گواهى داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين [امر] غافل بوديم؛ يا بگوييد پدران ما پيش از اين مشرك بوده اند و ما فرزندانى پس از ايشان بوديم آيا ما را به خاطر آنچه باطل انديشان انجام داده اند هلاك مى كنى.
این میثاق الهی، میثاقی عمومی است که از همه انسانها عهد توحید و یکتاپرستی گرفته شده است. البته اینکه این عهد و پیمان الهی کجا بوده؟ و به چه کیفیتی بوده؟ و چه فایده ای بر آن مترتب است؟ از مطالبی است که بسیار مورد بحث و بررسی مفسران قرآن کریم قرار گرفته است. در روایات هم درباره آن سخن بسیاری گفته شده است. بابا طاهر عریان با اشاره به این آیه و پیمان الهی در دو بیتی معروف عارفانه می سراید:
مو از «قالوا بلی» تشویش دیرم گنه از برگ و باران بیش دیرم
اگر «لاتقنطوا» دستم نگیره مو از «یاویلنا» اندیش دیرم
در بیت دوم اشاره به آیه مبارکه «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛ بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده روى روا داشته ايد از رحمت خدا نوميد مشويد در حقيقت خدا همه گناهان را مى آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است (زمر:۵۳)» شده است که مضمون آن امید به مغفرت و رحمت الهی و مذمت نا امید شدن است. و نیز اشاره به آیات متعددی که زبان حال یا قال اهل جهنم و عذاب اخروی است که با تعبیر «یا ویلنا» در قرآن کریم آمده است، همچون «وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ؛ و اگر شمه اى از عذاب پروردگارت به آنان برسد خواهند گفت اى واى بر ما كه ستمكار بوديم (انبیاء:۴۶)»
گاه نیز در اشعار عارفانه این پیمان و این روز به «روز الست» و «روز ازل» تعبیر شده است. حافظ می گوید:
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کِشت
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کِنِشت
ناامیدم مکن از سابقه «روز ازل» تو چه دانی که پس پرده که خوب است که زشت
و شیخ بهائی می سراید:
تا کی ز علایق جسمانی در چاه طبیعت تن مانی؟
یک دم، به خود آی و ببین چه کسی به چه دل بستی، به که همنفسی
نه اشک روان، نه رخ زردی الله الله، تو چه بیدردی!
در «روز الست»، «بلی» گفتی امروز، به بستر «لا» خفتی
میثاق خصوص انبیاء
قرآن کریم علاوه بر این میثاق و عهد الهی عمومی، از میثاق خصوصی خداوند از پیامبران یاد کرده و می فرماید:
- وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿آل عمران:۸۱﴾
و [ياد كن] هنگامى را كه خداوند از پيامبران پيمان گرفت كه هر گاه به شما كتاب و حكمتى دادم سپس شما را فرستاده اى آمد كه آنچه را با شماست تصديق كرد البته به او ايمان بياوريد و حتما ياريش كنيد آنگاه فرمود آيا اقرار كرديد و این پيمانم را پذيرفتيد گفتند آرى اقرار كرديم فرمود پس گواه باشيد و من با شما از گواهانم.
در این میثاق خصوصی، پیامبران با خداوند پیمان می بندند که هم مصدّق پیامبر پیش از خود باشند و هم مبشّر به پیامبر الهی بعد از خود، تا همواره خطّ هدایت الهی در طول تاریخ بدون اعوجاج و انحراف باقی بماند. و چنانچه امت هر پیامبری بعد از رفتن آن پیامبر دچار انحراف شدند با ایمان آوردن به پیامبر بعدی، از انحراف باز گردند. همانطور که قرآن کریم از زبان عیسی بن مریم علیه السّلام نقل می کند که فرمود «وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ؛ و هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت اى فرزندان اسرائيل من فرستاده خدا به سوى شما هستم تورات را كه پيش از من بوده تصديق مى كنم و به فرستاده اى كه پس از من مى آيد و نام او احمد است بشارتگرم ﴿صف:۶﴾»
میثاق خاصّ پیامبران اولو العزم
در قرآن کریم سخن از میثاق سوّمی هم در میان است که اختصاص به پیامبران اولو العزم داشته و می فرماید:
- وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقاً غَلِيظاً؛ لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَاباً أَلِيماً ﴿احزاب:۷-8﴾
و [ياد كن] هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم و از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم و از [همه] آنان پيمانى استوار گرفتيم؛تا راستان را از صدقشان باز پرسد و براى كافران عذابى دردناك آماده كرده است.
در این آیه کریمه، با توجه به آیه دوم، ظاهراً از هر سه میثاق سخن به میان آمده است. و در آیه دوّم از انسانهایی سخن گفته شده نسبت به این عهد و پیمان الهی کفر ورزیده و به عذاب اخروی دچار می شوند، در مقابل انسانهایی که پاداش صدق و پایبندی خود به میثاق و عهد الهی را دریافت می کنند، همانها که در آیه کریمه می فرماید:
- مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلً لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا﴿احزاب:23-۲۴﴾
از ميان مؤمنان مردانى اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين] انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند؛ تا خدا راستگويان را به [پاداش] راستيشان پاداش دهد و منافقان را اگر بخواهد عذاب كند يا بر ايشان ببخشايد كه خدا همواره آمرزنده مهربان است.