Warning: Undefined array key 0 in /usr/www/users/izhamb/fa/ext/wp-parsidate/includes/fixes-permalinks.php on line 255
Warning: Undefined array key 1 in /usr/www/users/izhamb/fa/ext/wp-parsidate/includes/fixes-permalinks.php on line 256
Warning: Undefined array key 2 in /usr/www/users/izhamb/fa/ext/wp-parsidate/includes/fixes-permalinks.php on line 257
اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
اصول مشترک در سیره پیامبران
اصل17: رشد دادن امت
تلاش همه پیامبران الهی بر رشد دادن و تعالی امت خود بوده است. صحیح است که لازم بوده است پیامبران با امت خود همزبان شوند تا بتوانند آنان را هدایت کنند، و پیامبر اکرم فرمود: «إنّا مَعَاشِرَ الأنبیَاءِ أُمِرنَا أن نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدرِ عُقُولِهِم» لکن این سخن به معنای آنستکه انبیاء الهی خود را در سطح فهم مردمان پائین می آوردند تا آنان را با خود همراه کرده و به اوج برسانند.
هنگامیکه قصد راهنمائی فرد دیگری باشد، گاه شخص راهنما در مبدأ ایستاده و به دیگران میگوید «بروید» مانند آنچه یعقوب پیامبر به پسرانش گفت که « يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ؛ اى پسران من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد.﴿یوسف:۸۷﴾»؛ و گاه شخص راهنما در مقصد ایستاده و به دیگران می گوید «بیائید». و دعوت انبیاء الهی از قسم دوم است که خود راه را پیموده و هدایت یافته، و به مردمان می گویند «بیائید».
و نیز در دعوت پیامبران همواره از تعبیر «تعالوا» استفاده شده است، که به معنای بالا آمدن و رشد و علوّ یافتن است. آنگاه که قرآن کریم به ارائه احکام دینی به مردم از سوی پیامبر اکرم اشاره می کند می فرماید:
- قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿انعام:۱۵۱﴾
بگو (بالا) بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم؛ چيزى را با او شريك قرار ندهيد، و به پدر و مادر احسان كنيد، و فرزندان خود را از بيم تنگدستى نكشيد، ما به شما و آنان روزى مى رسانيم. و به كارهاى زشت چه علنى و چه پوشيده نزديك نشويد، و انسانی را كه خدا محترم شمرده جز بحق نكشيد. اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد.
و نیز آنگاه که پیامبر اکرم به علمای یهود و نصاری خطاب کرده و آنان را به گفتگو دعوت می کند از همین تعبیر استفاده کرده و می فرماید:
- قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ ﴿آل عمران:۶۴﴾
بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد.
و در مقابل این دعوت تعالی بخش پیامبران، برخوردی که قرآن کریم گزارش می دهد از سوی کافران نشانه کوته اندیشی آنان است، که به افکار و رفتار پدران خود تمسّک کرده و از رشد و تعالی در پیروی از دستورات الهی سر باز می زنند. قرآن می فرماید:
- وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿مائده:۱۰۴﴾
و چون به آنان گفته شود به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر[ش] بياييد مى گويند آنچه پدران خود را بر آن يافته ايم ما را بس است آيا هر چند پدرانشان چيزى نمى دانسته و هدايت نيافته بودند.
و برخورد منافقان نشانه عناد آنان می باشد. منافقان کسانی هستند که ظاهراً به دعوت انبیا پیوسته اند لکن در دل به این دعوت ایمان نیاورده اند. قرآن کریم می فرماید:
- وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً ﴿نساء:۶۱﴾
و چون به ايشان گفته شود به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر [او] بياييد منافقان را مى بينى كه از تو سخت روى برمى تابند.
اصل18: توحید در خشیت
از اصول مشترک در سیره تمامی انبیاء الهی آنستکه آنان از هیچ قدرتی بجز خداوند ترس و نگرانی در دل نداشتند. خشیت و ترس آنان تنها از خداوند بود و در خشیت نیز در مقام توحید بودند. قرآن کریم آنگاه که درباره رسولان و فرستادگان خداوند سخن می گوید این توحید در خشیت را مورد تأکید قرار داده و می فرماید:
- الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيباً ﴿احزاب:۳۹﴾
همان كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مى كنند و از او مى ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند و خدا براى حسابرسى كفايت مى كند.
پیامبران عاشقان خداوند و پشتگرم به او بودند، لذا از هیچ چیز هراسی به دل نداشتند. به قول مولانا:
عاشق آنم که هر آن آن اوست عقل و جان جاندار یک مرجان اوست
چون بدزدم؟ چون حفیظ مخزن اوست چون نباشم سخت رو؟ پشت من اوست
هر که از خورشید باشد پشت گرم سخت رو باشد نه بیم او را نه شرم
هر پیمبر سخت رو بد در جهان یکسواره کوفت بر جیش شهان
رو نگردانید از ترس و غمی یک تنه تنها بزد بر عالمی
در این زمینه نیز اگر مشاهده می کنیم که گاه خداوند به پیامبران اطمینان خاطر می دهد که گزندی از جانب مردم به ایشان نخواهد رسید و می فرماید:
- يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿مائده:۶۷﴾
اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده اى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى دارد آرى خدا گروه كافران را هدايت نمى كند.
این نه به معنای نگرانی پیامبر نسبت به جان خویش است، چرا که پیامبران الهی همواره با خطرات جانی، کشته شدن، سوزانده شدن و … مواجه بوده و ترسی از آن به دل نداشته اند. بلکه آنچه در این آیه از سوی خداوند به پیامبر دلگرمی داده شده همانا آسیب ندیدن رسالت رسول الله با توطئه های مخالفان آن حضرت بوده است. وگرنه سخن پیامبران در برابر توطئه گران همواره این بوده است که « قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ؛ إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ؛ بگو شريكان خود را بخوانيد سپس در باره من حيله به كار بريد و مرا مهلت مدهيد؛ بى ترديد سرور من آن خدايى است كه قرآن را فرو فرستاده و همو دوستدار شايستگان است ﴿اعراف:۱۹۵-196﴾»