اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
پایان عذاب قوم نوح
عذاب قوم نوح پس از هلاکت کافران و نجات مؤمنان پایان یافت. قرآن کریم می فرماید:
- وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ ﴿هود:۴۴﴾
و گفته شد ای زمين آب خود را فرو بر و ای آسمان [از باران] خودداری كن و آب فرو كاست و فرمان گزارده شده و [كشتی] بر جودی قرار گرفت.
مراد از «جودی» سرزمین حاصلخیز دارای شرایط زیست محیطی مناسب برای کشت و زرع است، نه اینکه اسم مکانی خاص یا قله کوهی باشد که علی القاعده برای زندگی کشاورزی آن روز مردمان مناسب نیست. لذا قرآن کریم گزارش می دهد از پهلو گرفتن و فرود آمدن نوح و همراهان او در سرزمین پر برکت: «قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ؛ گفته شد ای نوح با درودی از ما و بركتهایی بر تو و بر گروههایی كه با تواند فرود آی (هود:۴۸)»
دعای جهانی نوح پیامبر
نوح پس از اینهمه زحمت و مرارت که برای رساندن پیام الهی به مردمان متحمل شد، و مدتی طولانی با قوم لجوج و سرکش خود مبارزه کرد، بازهم خود را بدهکار خداوند می داند، و این به ما می آموزد که هر تلاشی که می کنیم و هر سختی که در راه خدا تحمل می کنیم نباید لحظه ای ما را دچار غرور کند، بلکه باید همواره خود را مدیون و زیر بار منت و دین الهی بدانیم. لذا نوح پس از گذراندن این همه مراحل سخت، از خداوند بابت کوتاهی هایی که از او سرزده باشد از خداوند طلب رحمت و مغفرت می کند:
- رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ﴿نوح:۲۸﴾
پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرايم درآيد و بر مردان و زنان با ايمان ببخشاى.
این دعای نوح، نشان دهنده روحیه ی تمامی انبیای الهی است که همواره دلسوز برای سعادت انسانها می باشند. در اینجا هم نوح برای تمامی انسانها از خداوند رحمت و مغفرت را درخواست می کند.
سیره هود پیامبر
پیامبری که از لحاظ تاریخی، بعد از حضرت نوح از او نام برده می شود حضرت هود است. قرآن می فرماید خداوند هود را به عنوان رساننده پیام هدایت خود به سوی قوم عاد انتخاب کرد: «وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا؛ و به سوى [قوم] عاد برادرشان هود را [فرستاديم]. (هود:50)» از این تعبیر قرآن کریم دانسته می شود که هود نبی از افراد قوم عاد بوده است.
ویژگیهای قوم عاد
قوم عاد، همچون قوم نوح و قوم ثمود، از اقوامی هستند که در آیات متعدد قرآن کریم به عنوان اقوام بزرگ تاریخ بشر از آنان نام برده شده است. البته نام اقوام دیگری همچون اصحاب مدین و الرّس نیز در قرآن آمده است ولی نه به اهمیّت قوم نوح و عاد و ثمود.
قوم عاد، فرزندان «اِرَم» از نوادگان نوح نبی بوده اند. از قرآن کریم چنین فهمیده می شود ایشان جمعیّتی دارای تمدّن پیشرفته در زمان خود بوده، از شهرنشینی متمدنانه برخوردار، و ساختمانها و کاخهای مجلل و بی نظیری داشته اند. قرآن کریم می فرماید:
- أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ؛ إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ؛ الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ ﴿فجر:۶-8﴾
مگر ندانسته اى كه پروردگارت با عاد چه كرد؛ با عمارتهای ستوندار اِرَم؛ كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود.
همین تمدّن پیشرفته موجب غرور و تکبر قوم عاد شده بود، و تصور می کردند هیچ قدرتی برتر از آنان در دنیا وجود ندارد، تصور خطایی که برای هر انسان قدرتمندی در تمامی زمانها پیش می آید و نمونه های متعددی را در زمان خودمان شاهد بوده ایم. فراموش کردن خدا در زمانی که انسان موفقیت ویژه ای به دست می آورد، موجب غرور و تکبر او می شود، و همین تکبر و غرور بیجا است که زمینه شکست انسان را فراهم می کند. انسان کوته بین مغرور، دست خدا را در موفقتهای خود مشاهده نمی کند و تا گرفتار مشکلی نگردد ضعف خود را درک نخواهد کرد. چنین انسانی به تعبیر قرآن کریم سر به طغیان بر می دارد «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى؛ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى؛ حقا كه انسان سركشى مى كند؛ همين كه خود را بى نياز پندارد (علق:6-۷)»
قرآن کریم درباره غرور و تکبر قوم عاد می فرماید:
- فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً؟ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً؟ وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿فصلت:۱۵﴾
و اما عاديان به ناحق در زمين سر برافراشتند و گفتند از ما نيرومندتر كيست؟ آيا ندانسته اند كه آن خدايى كه خلقشان كرده خود از ايشان نيرومندتر است؟ و در نتيجه آيات ما را انكار میکردند.
آغاز دعوت قوم عاد توسط هود پیامبر
هود نبی دعوت خود را با توحید آغاز کرد. او قوم عاد را به پرستش خدای یکتا و نفی پرستش بتهایی که به عنوان خدا مورد عبادت افراد قرار گرفته بودند دعوت نمود. هود اعلام کرد که اعتقاد به خدا بودن بتهایی که انسانها با دست خود آنها را می سازند چیزی بجز افترا و کذب نیست: «قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ؛ [هود] گفت اى قوم من خدا را بپرستيد جز او هيچ معبودى براى شما نيست شما فقط دروغ پردازيد (هود:۵۰)»
نکته ای که هود نبی در ابتدای دعوت خویش بر آن تأکید می کند همان چیزی است که تمامی پیامبران الهی به قوم خود می گفته اند. همه انبیاء اعلام می کرده اند که برای اینهمه زحمتی که در راه هدایت قوم خود و اصلاح امور جامعه متحمل می شوند هیچ اجر و مزدی از مردم نمی خواهند: «يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلَا تَعْقِلُونَ؛ اى قوم من براى اين [رسالت] پاداشى از شما درخواست نمى كنم پاداش من جز بر عهده كسى كه مرا آفريده است نيست پس آيا نمى انديشيد (هود:۵۱)»