اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
پاسخ صلح آمیز هود نبی به اصحاب ثروت و قدرت از قوم عاد
هود پیامبر آنگاه که با مخالفت ملأ از قوم عاد، که همانا اصحاب قدرت و ثروت بودند مواجه می شود که به او گفتند «إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ؛ در حقيقت ما تو را در [نوعى] سفاهت مى بينيم (اعراف:۶۶)»، متناسب با اشکال آنان و بدون هیچگونه پرخاش و تندی، پاسخی صلح آمیز و همراه با آرامش و طمأنینه می دهد:
- قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ﴿اعراف:6۷-68﴾
گفت اى قوم من سفاهتى در من نيست، ولى من فرستاده اى از جانب پروردگار جهانيانم؛ پيامهاى پروردگارم را به شما مى رسانم و براى شما خير خواهى امین هستم.
سپس هود خطاب به قوم خود، ماجراهای اجداد آنان را یادآوری می کند. قوم عاد از نسل افرادی بودند که به نوح ایمان آورده و همراه او بر کشتی سوار شده و نجات یافته بودند؛ اگرچه بعد از گذشت چند نسل، نوادگان آنان به بت پرستی روی آورده و از مسیر توحید و یکتاپرستی منحرف شده بودند. هود با یادآوری تاریخ گذشته این قوم، ریشه عدم ایمان آنان را در تعجب ایشان می داند از اینکه خداوند یکی از خود آنان را به پیامبری برگزیده است، در حالیکه نوح هم یکی از میان اجداد همین افراد بود که رسالت ابلاغ پیام خداوند را بر عهده داشت.
و نیز هود پیامبر به نعمتهای خداوند پس از نجات پدران این قوم همراه کشتی نوح اشاره می کند و می فرماید:
- أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ؟ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً، فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿اعراف:۶۹﴾
آيا تعجب كرديد كه بر مردى از خودتان پندى از جانب پروردگارتان براى شما آمده تا شما را هشدار دهد؟ و به خاطر آوريد زمانى را كه [خداوند] شما را پس از قوم نوح جانشينان [آنان] قرار داد و در خلقت بر قوت شما افزود، پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد باشد كه رستگار شويد.
اشراف قوم عاد، در برابر سخنان هود که سرگذشت اجداد آنان را یادآوری کرد که به نوح ایمان آورده و نعمتهای الهی شامل حال آنان شده بود، پدران بت پرست خود را یادآوری کرده و برای اثبات دروغگو بودن هود از او طلب عذاب کردند:
- قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا؟ فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿اعراف:۷۰﴾
گفتند آيا به سوى ما آمده اى كه تنها خدا را بپرستيم و آنچه را كه پدرانمان مى پرستيدند رها كنيم؟ اگر راست مى گويى آنچه را به ما وعده مى دهى براى ما بياور.
هود نبی در این مرحله، که راه هرگونه استدلال و منطق را بسته می بیند آنان را از عذاب الهی برحذر می دارد:
- قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ، أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ؟ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ ﴿اعراف:۷۱﴾
گفت راستى كه عذاب و خشمى [سخت] از پروردگارتان بر شما مقرر گرديده است. آيا در باره نامهايى كه خود و پدرانتان [براى بتها] نامگذارى كرده ايد و خدا بر [حقانيت] آنها برهانى فرو نفرستاده با من مجادله مى كنيد؟ پس منتظر باشيد كه من [هم] با شما از منتظرانم.
پاسخ عقلانی هود نبی به اهل فکر و دلیل از قوم عاد
آنگاه که افرادی از قوم عاد که ظاهر خود را به عنوان اصحاب فکر نمایان می کردند، در مخالفت با هود پیامبر گفتند « يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ؛ اى هود براى ما دليل روشنى نياوردى و ما براى سخن تو دست از خدايان خود برنمى داريم ﴿هود:۵۳﴾» هود نبی پاسخی عقلانی و خردمندانه به آنان می دهد:
- قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ؛ مِنْ دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنْظِرُونِ ﴿هود54-55)
گفت من خدا را گواه مى گيرم و شاهد باشيد كه من از آنچه جز او شريك وى مى گيريد بيزارم؛ پس همه شما در كار من نيرنگ كنيد و مرا مهلت مدهيد.
اینکه هود اینطور پاسخ داد براى این بود که مردم ابتدا به بتهاى خود امیدوار شوند که با این مبارز طلبی هود زودتر بلایى سر او آورده شود، و وقتی دیدند بتها هیچ کارى در حق او نکردند به خود آمده و بفهمند که بتها کمترین اثرى ندارند. و این خود حجتى روشن است بر اینکه آن سنگ و چوبها معبود نیستند.
و نیز درباره خودشان که مردمى قهرمان و جنگجو بودند بیندیشند که چرا نتوانستند به آن جناب صدمه اى وارد آورند؟ و اگر او پیامبرى از ناحیه خدا نبوده و در ادعایش صادق نبود، و خدا او را مصونیت نداده بود، باید میتوانستند به آسانترین وجه و با سخت ترین شکنجه او را از بین ببرند.
هود پیامبر پس از اقامه این دلیل وجدانی، به قدرت عظیم الهی و توکل خود بر آن ذات مقدس اشاره کرده و می فرماید:
- إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ، مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا، إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿هود:۵۶﴾
در حقيقت من بر خدا پروردگار خودم و پروردگار شما توكل كردم، هيچ جنبنده اى نيست مگر اينكه او مهار هستى اش را در دست دارد، به راستى پروردگار من بر راه راست است.
در انتهای دعوت و احتجاج با قوم عاد، هود پیامبر با آنان اتمام حجت می نماید، و به آنان می گوید من وظیفه خودم در ابلاغ پیام خداوند را بطور کامل انجام دادم، و بدانید که سرنوشت شما و نجات یا هلاکت شما در اختیار خودتان است. اگر به دعوت من ایمان بیاورید و خدای واحد را بپرستید نجات خواهید یافت، و اگر کافر شوید دچار هلاکت شده و انسانهای دیگر جانشین شما در روی زمینهایتان خواهند شد:
- فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ، وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئاً، إِنَّ رَبِّي عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ﴿هود:۵۷﴾
پس اگر روى بگردانيد به يقين آنچه را كه به منظور آن به سوى شما فرستاده شده بودم به شما رسانيدم و پروردگارم قومى جز شما را جانشين [شما] خواهد كرد و به او هيچ زيانى نمى رسانيد در حقيقت پروردگارم بر هر چيزى نگاهبان است.