اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
عذاب قوم عاد
پس از آن که قوم عاد نسبت به دعوت الهی هود پیامبر بی اعتنایی کرده و وعده عذاب را مطلبی تکراری و دروغین خواندند و صریحاً به او گفتند: « سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْوَاعِظِينَ؛ إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ؛ وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ؛ چه اندرز بدهى و چه اندرز ندهى براى ما يكسان است؛ اين جز شيوه پيشينيان نيست؛ و ما عذاب نخواهيم شد (شعراء: 136-۱۳۸)» خداوند اراده کرد که عذاب قوم عاد تحقق یابد:
- كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ؛ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ؛ تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿قمر:۱۸-20﴾
عاديان به تكذيب پرداختند پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من]؛ ما بر [سر] آنان در روز شومى به طور مداوم تندبادى توفنده فرستاديم؛ [كه] مردم را از جا مى كند گويى تنه هاى نخلى بودند كه ريشه كن شده بودند.
طوفانی که عذاب الهی قوم عاد بود، به مدت هفت شب و هشت روز بر آن قوم مسلط شده و آنان را کاملاً از بین برد:
- وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ؛ سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ؛ فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِيَةٍ؟ ﴿حاقه:۶-8﴾
و اما عاد به [وسيله] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند؛ [كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى ديدى گويى آنها تنه هاى نخلهاى ميان تهى اند؛ آيا از آنان كسى را بر جاى مى بينى؟
قرآن کریم در سوره های مختلف از این عذاب شدید الهی سخن گفته، و بر عظمت آن تأکید می نماید:
- وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ؛ مَا تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ ﴿ذاریات:41-42﴾
و در [ماجراى] عاد [نيز] چون بر [سر] آنها آن باد مهلك را فرستاديم؛ به هر چه مىوزيد آن را چون خاكستر استخوان مرده مى گردانيد.
و نیز به شدیدتر بودن عذاب اخروی قوم عاد اشاره کرده و می فرماید:
- فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا، وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ ﴿فصلت:۱۶﴾
پس بر آنان تندبادى توفنده در روزهايى شوم فرستاديم تا در زندگى دنيا عذاب رسوايى را به آنان بچشانيم، و قطعا عذاب آخرت رسواكننده تر است و آنان يارى نخواهند شد.
سرنوشت هود و افراد مؤمن قوم عاد
گزارشی که قرآن کریم از سرنوشت هود پیامبر و افرادی از قوم عاد که به او ایمان آوردند بیان می کند، با توجه به عظمت عذاب الهی وارد بر قوم عاد، نشان دهنده عنایت ویژه الهی به آن پیامبر الهی و مؤمنان به او است. قرآن کریم در آیات و سوره های مختلف و با عبارات متفاوت از این سرنوشت معجزه آسا سخن گفته و می فرماید:
- فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ ﴿اعراف:۷۲﴾
پس او و كسانى را كه با او بودند به رحمتى از خود رهانيديم و كسانى را كه آيات ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند ريشه كن كرديم.
- وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَنَجَّيْنَاهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿هود:۵۸﴾
و چون فرمان ما دررسيد هود و كسانى را كه با او گرويده بودند به رحمتى از جانب خود نجات بخشيديم و آنان را از عذابى سخت رهانيديم.
هود گرد مؤمنان، خطي كشيد نرم ميشد باد، كآنجا ميرسيد
هر كه بيرون بود ز آن خط، جمله را پاره پاره مي گسست اندر هوا
نجات هود پیامبر و مؤمنان همراه او از چنین طوفان خانمان سوز، بجز با عنایت ویژه الهی امکان پذیر نیست. در همین نجات نیز اعجاز و پشتیبانی قدرت لایزال الهی از هود نبی آشکار می شود.
درسی از سرگذشت قوم عاد و هود پیامبر
قرآن مسلّماً کتاب داستان نیست، و از هریک از داستانهایی که نقل می کند هدف هدایتی دارد. به همین جهت تکرار داستان قوم عاد در سوره ها و آیات مختلف، بیانگر اهمیت آن در هدایت و راهنمائی انسانها است. قرآن کریم بر درس آموز بودن این داستان تأکید می کند و می فرماید:
- فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿شعراء:۱۳۹﴾
پس تكذيبش كردند و هلاكشان كرديم قطعا در اين [ماجرا درس] عبرتى بود و[لى] بيشترشان ايمان آورنده نبودند.
داستان انبیاء الهی در قرآن کریم در این مسیر تأثیر هدایتی بیشتری دارد. شخصیت انبیاء، برخورد مؤمنان و کافران از قوم آنان، و سرنوشت هریک از این دو دسته از نکات درس آموز سیره انبیاء در قرآن است.
هست قرآن حالهای انبیا ماهیان بحر پاک کبریا
ور بخوانی و نهای قرآنپذیر انبیا و اولیا را دیده گیر
چون تو در قرآن حق بگریختی با روان انبیا آمیختی
روحهایی کز قفسها رستهاند انبیاء رهبر شایستهاند
از برون آوازشان آید ز دین که ره رستن ترا اینست این
قوم عاد از نسل کسانی بودند که پس از ایمان آوردن به رسالت نوح، همراه او بر کشتی سوار شده و نجات یافتند. آنها با نعمتهای فراوان و توفیقات بسیاری که از جانب خداوند به آنان رسید توانستند تمدن بزرگی را در روی زمین ایجاد کنند. این نعمتها و برخورداریهای دنیوی برای آنان غرور و گمراهی به دنبال آورد، و به تعبیر قرآن کریم به لعنت الهی در هردو جهان دنیا و آخرت دچار شده و از درگاه قرب الهی دور شدند:
- وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ؛ وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ. أَلَا إِنَّ عَاداً كَفَرُوا رَبَّهُمْ. أَلَا بُعْداً لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ ﴿هود:۵۹-60﴾
و اين [قوم] عاد بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند و فرستادگانش را نافرمانى نمودند، و به دنبال فرمان هر زورگوى ستيزه جوى رفتند؛ و [سرانجام] در اين دنيا و روز قيامت لعنت بدرقه [راه] آنان گرديد. آگاه باشيد كه عاديان به پروردگارشان كفر ورزيدند. هان مرگ بر عاديان قوم هود.