اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
سیره ابراهیم خلیل الله
ابراهیم پیامبر بزرگ الهی و دومین پیامبر اولو العزم و دارای شریعت است که سر سلسله ادیان توحیدی بزرگ می باشد. قرآن کریم نام او را پس از نوح پیامبر ذکر می کند. گاه در قرآن از پیامبران دارای شریعت نام برده شده و می فرماید:
- شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ﴿شوری:۱۳﴾
از [احكام] دين آنچه را كه به نوح درباره آن سفارش كرد براى شما تشريع كرد، و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم.
و گاه از شریعت الهی به عهد و میثاق خداوند تعبیر میشود، همان تعبیری که در ادیان یهود و مسیحیت نیز رواج دارد:
- وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقاً غَلِيظاً ﴿احزاب:۷﴾
و [ياد كن] هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم و از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم و از [همه] آنان پيمانى استوار گرفتيم.
ادوار زندگانی ابراهیم خلیل
در قرآن کریم مراحل سه گانه برای زندگی ابراهیم ذکر شده است: زندگی در عراق، در فلسطین، در حجاز
- زندگی در عراق
ظاهراً تولد ابراهیم خلیل و رشد و نموّ او در بین النهرین و سرزمین عراق شکل گرفته، و درگیر شدن او با شرک و بت پرستی نیز در همین سرزمین اتفاق افتاده است. «آزر» شخصیتی است بت پرست و مشرک، که در قرآن کریم از او به عنوان پدر ابراهیم تعبیر شده، و اولین صحنه مخالفت ابراهیم با شرک و بت پرستی از مواجهه ابراهیم با آزر گزارش شده است:
- وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ لِأَبيهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً إِنِّي أَراكَ وَ قَوْمَكَ في ضَلالٍ مُبينٍ (الأنعام:۷۴)
و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت آيا بتان را خدايان [خود] مى گيرى من همانا تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى بينم.
به گزارش قرآن کریم این مواجهه ابراهیم با آزر، همراه با بیان محبت آمیز و ملاطفت بوده است. ابراهیم تلاش کرده تا آزر را با واقعیت جهان هستی و آفریننده آن آشنا سازد تا دست از شرک و بت پرستی بردارد:
- وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقاً نَبِيّاً؛ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً؛ يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطاً سَوِيّاً؛ يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيّاً؛ يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيّاً (مریم:۴۱-۴۵)
و در اين كتاب به ياد ابراهيم پرداز زيرا او پيامبرى بسيار راستگوى بود؛ چون به پدرش گفت پدر جان چرا چيزى را كه نمى شنود و نمى بيند و از تو چيزى را دور نمى كند مى پرستى؛ اى پدر به راستى مرا از دانش [وحى حقايقى به دست] آمده كه تو را نيامده است پس از من پيروى كن تا تو را به راهى راست هدايت نمايم؛ پدر جان شيطان را مپرست كه شيطان [خداى] رحمان را عصيانگر است؛ پدر جان من مى ترسم از جانب [خداى] رحمان عذابى به تو رسد و تو يار شيطان باشى.
نسبت آزر با ابراهیم
آنچه از قرآن کریم به دست میآید، این است که آزر پدر حقیقی ابراهیم نبود؛ قرآن کریم بعد از آنکه می فرماید: «مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ؛ بر پيامبر و كسانى كه ايمان آورده اند سزاوار نيست كه براى مشركان پس از آنكه برايشان آشكار گرديد كه آنان اهل دوزخند طلب آمرزش كنند هر چند خويشاوند [آنان] باشند (توبه:۱۱۳)» در مورد ابراهیم گزارش می دهد که او ابتدا در پی وعدهای که با آزر داشت برایش آمرزش طلبید، ولی پس از آنکه روشن شد آزر با خدا دشمنی دارد، از او بیزاری جست:
- وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ ﴿توبه:۱۱۴﴾
و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش جز براى وعده اى كه به او داده بود نبود و[لى] هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست از او بيزارى جست راستى ابراهيم دلسوزى بردبار بود.
این بیان قرآن کریم اشاره به استغفاری دارد که ابراهیم در همان ابتدای زندگی و در دوره زیستن در عراق، که هنوز فرزندی نداشت، برای آزر از خداوند درخواست کرده بود: «وَاغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ؛ و بر پدرم ببخشاى كه او از گمراهان بود (شعراء:۸۶)»
در حالی که طبق گزارش قرآن کریم، ابراهیم خلیل در اواخر عمر، و پس از آنکه در پیری خداوند به او فرزندانی داده است و از این بابت حمد و سپاس بجا آورده و می گوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ؛ سپاس خداى را كه با وجود سالخوردگى اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد به راستى پروردگار من شنونده دعاست (ابراهیم:۳۹)» آنگاه در حق خود و فرزندانش دعا کرده و مناجات می کند: « رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ؛ پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نيز پروردگارا و دعاى مرا بپذير (ابراهیم:۴۰)» سپس برای «والد» خود، که تنها برای پدر حقیقی به کار برده می شود، از خداوند طلب مغفرت نموده و به درگاه الهی دعا می کند:
- رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ ﴿ابراهیم:۴۱﴾
پروردگارا روزى كه حساب برپا مى شود (قیامت) بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى.
از روایاتی که همهی پدران پیامبر اسلام(ص) را موحد دانستهاند نیز استفاده میشود که آزر پدر حقیقی ابراهیم نبوده، لذا مفسران آزر را عمو، یا ناپدری ابراهیم دانستهاند.