اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
سیره شعیب پیامبر
شعیب از پیامبرانی است که در قرآن کریم درباره او، رسالت الهی او، پیامهایی که برای جامعه تحت مسئولیت خود داشت، و برخوردی که قوم او با او انجام دادند، در سوره های مختلف قرآن کریم سخن گفته شده است.
شعیب پیامبر پدر زن موسی پیامبر است، و همان پیرمردی است که در داستان موسی علیه السّلام دختر خود را به عقد او در آورد، که قرآن کریم می فرماید: «قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ؛ قَالَ ذَلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَيَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ؛ [شعيب] گفت من مى خواهم يكى از اين دو دختر خود را [كه مشاهده مى كنى] به نكاح تو در آورم به اين [شرط] كه هشت سال براى من كار كنى و اگر ده سال را تمام گردانى اختيار با تو است و نمى خواهم بر تو سخت گيرم و مرا ان شاء الله از درستكاران خواهى يافت؛ [موسى] گفت اين [قرار داد] ميان من و تو باشد كه هر يك از دو مدت را به انجام رسانيدم بر من تعدى [روا] نباشد و خدا بر آنچه مى گوييم وكيل است (قصص:۲۷-28)»
مناطق تحت مسئولیت شعیب
در قرآن کریم دو منطقه به عنوان محل مسئولیت و رسالت الهی شعیب ذکر شده است. یکی از این دو منطقه «مدین» است که در بعض آیات می فرماید: «وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا؛ و به سوى [مردم] مدين برادرشان شعيب را [فرستاديم] (اعراف:85)»
و منطقه دوم «الأیکة» است که در آیات دیگری می فرماید: «كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ؛ إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ؛ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ؛ اصحاب ايكه فرستادگان را تكذيب كردند؛ آنگاه كه شعيب به آنان گفت آيا پروا نداريد؛ من براى شما فرستاده اى در خور اعتمادم (شعراء:176-۱۷۸)»
پیامهای الهی شعیب
قرآن کریم چند نکته را به عنوان پیامهایی که شعیب نبی برای دو قوم تحت رسالت خود آورده بود مطرح می نماید. شعیب پس از آنکه همان شعار تمامی پیامبران را تکرار می کند که: «مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ بر اين [رسالت] اجرى از شما طلب نمى كنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست (شعراء:۱۸۰)» پیامهایی را مطرح می نماید که در گزارش قرآن کریم بعضی از پیامها تنها خطاب به یکی از دو قوم ذکر شده است، و بعضی دیگر خطاب به هر دو قوم:
- توحید و بندگی تنها نسبت به خداوند، همراه با تعقّل
این پیامی است که در قران کریم تنها در خطاب شعیب نبی به اهل مدین ذکر شده است:
- وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ … ﴿اعراف:۸5﴾
و به سوى [مردم] مدين برادرشان شعیب را [فرستادیم] گفت اى قوم من خدا را بپرستید كه براى شما هیچ معبودی جز او نيست، در حقیقت شما را از جانب پروردگارتان برهانی روشن آمده است …
در این آیه، توحید در عبادت و تنها خدای واحد را پرستیدن، اعتقادی دانسته شده است که با برهان و دلیل همراه است، و مشخص است که شعیب پیامبر همانند تمامی پیامبران از مردم اطاعت کورکورانه نسبت به تعالیم خود را درخواست نکرده بوده است.
این نکته نشانگر اهمیت توجه به عقل و خرد در رسالت تمامی پیامبران است. و تمامی دینداران باید عقلانیت را مورد نظر قرار داده، باورها و اعتقادات خود را با عقل و اندیشه دقیق بسنجند.
- تقوای الهی و اطاعت از پیامبر، پس از اطمینان به راستگوئی و امانتداری
این پیامی است که قرآن کریم آن را به عنوان سخن شعیب تنها در خطاب به اصحاب أیکه گزارش می کند:
- كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ؛ إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ؛ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ؛ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿شعراء:176-179)
اصحاب ايكه فرستادگان را تكذيب كردند؛ آنگاه كه شعيب به آنان گفت آيا پروا نداريد؛ من براى شما فرستاده اى در خور اعتمادم؛ از خدا پروا داريد و فرمانم ببريد.
در این آیات قرآن کریم مشاهده می کنیم که شعیب نبی پس از سؤال همراه با توبیخی که از اصحاب أیکه می کند که «چرا بر اساس تقوا عمل نمی کنید؟» پیش از آنکه آنان را به تقوا و اطاعت از دستورات خداوند دعوت کند، ابتدا به شناخت مردم از خودش اشاره می کند و اینکه او را شخص امینی در میان قوم خود می شناختند، و پس از آن از آنان می خواهد که اهل تقوا بوده و از دستورات خداوند که به وسیله او به دست مردم رسیده است اطاعت کنند.
آنچه در این نکته جلب توجه می کند آنستکه اطاعت از هر فرد و پیامی باید پس از حصول اطمینان از کسی باشد که آن پیام را برای انسان می آورد. همان که امام جواد علیه السّلام می فرماید: «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ؛ هر که گوش به گویندهای دهد به راستی که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به راستی که ابلیس را پرستیده است.»
- کم فروشی نکردن
کم فروشی نکردن پیامی است که به گزارش قرآن کریم، شعیب پیامبر آن را خطاب به هر دو قوم ذکر کرده است. هم به اهل مدین می فرماید:
- وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ… ﴿هود:۸5﴾
و اى قوم من پيمانه و ترازو را به داد تمام دهيد و حقوق مردم را كم مدهيد
و هم به اصحاب أیکه خطاب کرده و می فرماید:
- أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ؛ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ؛ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ… ﴿شعراء:۱۸۱﴾
پيمانه را تمام دهيد و از كمفروشان مباشيد؛ و با ترازوى درست بسنجيد؛ و از ارزش اموال مردم مكاهيد…
معلوم است که این پیام، جایگاه ویژه ای در رسالت شعیب دارد، و بخش مهمی از پیامهای او را طبق گزارش قرآن کریم به خود اختصاص داده است.
کم فروشی تنها اختصاص به خرید و فروش اجناس و لوازم مختلف ندارد، بلکه هر کسی که در انجام کاری که بر عهده گرفته است سستی نموده و کوتاهی کند، دچار گناه کم فروشی شده است. قرآن کریم نسبت به وضعیت کم فروشان در قیامت می فرماید:
- وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ؛ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ؛ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ؛ أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ؛ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ؛ يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿مطففین:۱-6﴾
واى بر كمفروشان؛ كه چون از مردم پيمانه ستانند تمام ستانند؛ و چون براى آنان پيمانه يا وزن كنند به ايشان كم دهند؛ مگر آنان گمان نمى دارند كه برانگيخته خواهند شد؛ [در] روزى بزرگ؛ روزى كه مردم در برابر پروردگار جهانيان به پاى ايستند.