اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
دوره سوم: بازگشت موسی کلیم به مصر و آغاز رسالت
موسی کلیم الله به هنگام بازگشت به مصر، راه را گم كرد و نمیدانست به كدام سمت برود،در هوای تاریك، حیران و سرگردان مانده كه چه كند، در همین حال بود، كه از فاصله دور (از جانب كوه طور) آتشی را دید. « وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى؛ إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى؛ و آيا خبر موسى به تو رسيد؛ هنگامى كه آتشى ديد پس به خانواده خود گفت درنگ كنيد زيرا من آتشى ديدم اميد كه پاره اى از آن براى شما بياورم يا در پرتو آتش راه [خود را باز] يابم (طه:۹-۱۰)»
وقتی موسی به نزدیكی محل آتش رسید ندایی ربانی شنید، كه به وی می فرماید: ای موسی! «إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿طه:۱۲﴾» من پروردگار توأم، از این رو به جهت ادب و تواضع كفشهایت را بیرون آر، چه این كه تو در سرزمین پاك و مقدسی (طوی) گام نهادهای!
به این ترتیب موسی، «کلیم الله» شد! و مورد خطاب و کلام مستقیم خداوند قرار گرفت، که: ای موسی! تو را برای نبوت و پیامبری برگزیدم و به آنچه به تو وحی میشود گوش فرا ده «وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى ﴿طه:۱۳﴾»
نخستین تعالیم الهی به موسی نبی
سه نکته را خداوند به عنوان اولین و مهمترین تعلیمات دینی به موسی پیامبر آموزش می دهد:
- توحید: یکتا پرستی و اعتقاد به خدای واحد، از تعالیم اصلی تمامی پیامبران الهی است، که در تعالیم موسی پیامبر هم اولین نکته است: «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا؛ منم من خدايى كه جز من خدايى نيست ﴿طه:۱۴﴾»
- عبادت: همواره عمل عبادی در کنار باور دینی قرار دارد، و هم باور صحیح و هم عمل صحیح است که انسان را سعادتمند می کند: «فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي؛ پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار (طه:۱۴)»
- معاد: اعتقاد به روز جزا، و این مهم که انسان در برابر رفتارها و اعتقادات خود باید پاسخگو باشد، از تعالیم مهم تمامی انبیاء الهی است: « إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى؛ در حقيقت قيامت فرارسنده است مى خواهم آن را پوشيده دارم تا هر كسى به [موجب] آنچه مى كوشد جزا يابد (طه:۱۵)»
استقامت و اعجاز
در ادامه دستورها و اوامر الهی به موسی کلیم، دو روش عملی به او آموزش داده می شود:
اول؛ استقامت: خداوند به موسی می فرماید که در برابر مخالفت مخالفان و توطئه های آنان استقامت داشته باشد و دچار نگرانی و اضطراب نشود: « فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى؛ پس هرگز نبايد كسى كه به آن ايمان ندارد و از هوس خويش پيروى كرده است تو را از [ايمان به] آن باز دارد كه هلاك خواهى شد (طه:۱۶)»
دوم؛ اعجاز: از جانب خداوند معجزاتی در اختیار موسی قرار می گیرد تا بتواند در برابر کسانی که به ارتباط او با خداوند و راستین بودن ادعای پیامبری او شک دارند، اثبات کند که او واقعاً پیام آور از جانب خداوند است، و خداوند به او قدرتی داده تا کارهایی را بکند که از بشر عادی بر نمی آید. در تورات آمده است: « آنگاه موسی به خدا گفت: اگر بنیاسرائیل سخنان مرا باور نکنند و به من گوش ندهند و بگویند: ”چگونه بدانیم که خداوند به تو ظاهر شده است؟“ من به آنان چه جواب دهم؟»[۱] و خداوند فرمود:
- وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى؟
قَالَ: هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى!
قَالَ: أَلْقِهَا يَا مُوسَى!
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى!
قَالَ: خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى!
وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى؛ لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى ﴿طه:۱۷-۲۳﴾
و اى موسى در دست راست تو چيست؟ گفت: اين عصاى من است بر آن تكيه مى دهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تكانم و كارهاى ديگرى هم براى من از آن برمى آيد! فرمود: اى موسى آن را بينداز! پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد كه به سرعت مى خزيد. فرمود: آن را بگير و مترس به زودى آن را به حال نخستينش بازخواهيم گردانيد؛ و دست خود را به پهلويت ببر سپيد بى گزند برمى آيد [اين] معجزه اى ديگر است؛ تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمايانيم.
در تورات، معجزه سومی هم ذکر شده است که از جانب خداوند در اختیار موسی قرار داده شد، لکن در قرآن کریم از معجزه سوم حرفی به میان نیامده است:
- آنگاه خداوند به موسی فرمود: اگر چنانچه مردم معجزه اول را باور نکنند، دومی را باور خواهند کرد. اما اگر پس از این دو معجزه باز سخنان تو را قبول نکردند، آنگاه از آب رود نیل بردار و روی خشکی بریز. آب به خون تبدیل خواهد شد! [۲]
دستور خداوند به مواجهه موسی با فرعون
خداوند پس از آموزش این تعالیم دینی و روشهای تبلیغی، به موسی مأموریت مواجهه با فرعون و دعوت او به دین خدا را می دهد: «اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى؛ به سوى فرعون برو كه او به سركشى برخاسته است (طه:۲۴)»
تورات نقل می کند که موسی نگران بود و به خداوند گفت: «خداوندا، من هرگز سخنور خوبی نبودهام، نه در سابق و نه اکنون که با من سخن گفتهای. گفتار و زبان من کند است.» [۳]
ظاهراً موسی از سابقه کشتن یکی از قوم فرعون و دستور به قتل خود نگران بود، که از خداوند درخواست کرد که به او قدرت بیان بدهد، و برادرش هارون را به عنوان یاور و کمک دهنده با او همراه سازد. قرآن کریم می فرماید:
- قَالَ: رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي؛ وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي؛ وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي؛ يَفْقَهُوا قَوْلِي؛ وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي؛ هَارُونَ أَخِي؛ اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي؛ وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي؛ كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا؛ وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا؛ إِنَّكَ كُنْتَ بِنَا بَصِيرًا ﴿طه:۲۵-۳۵﴾
گفت: پروردگارا سينه ام را گشاده گردان؛ و كارم را براى من آسان ساز؛ و از زبانم گره بگشاى؛ [تا] سخنم را بفهمند؛ و براى من دستيارى از كسانم قرار ده؛ هارون برادرم را؛ پشتم را به او استوار كن؛ و او را شريك كارم گردان؛ تا تو را فراوان تسبيح گوييم؛ و بسيار به ياد تو باشيم؛ زيرا تو همواره به [حال] ما بينايى.
سپس پروردگارش به او فرمود: با این دو معجزه نزد فرعون برو و رسالت الهی را به وی ابلاغ كن، چه این كه فرعون در سركشی و قدرت طلبی پا از گلیم خود فراتر گذاشته است.»
[۱] کتاب مقدس، خروج۴، ۱
[۲] کتاب مقدس، خروج۴، ۸-۹
[۳] کتاب مقدس، خروج۴، ۱۰