اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
آموزش قضاوت عادلانه به داوود؛ آزمونی از جانب خداوند
دومین داستان آموزنده ای که قرآن کریم درباره داوود در مقام حکومت نقل می نماید، داستان قضاوت او بین دو گروه متخاصم است:
- وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ؛ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ، قَالُوا: لَا تَخَفْ! خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ، فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ، وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿ص:۲۱-22﴾
و آيا خبر دادخواهان چون از نمازخانه [او] بالا رفتند به تو رسيد؛ وقتى [به طور ناگهانى] بر داوود درآمدند و او از آنان به هراس افتاد، گفتند: نترس! [ما] دو مدعى [هستيم] كه يكى از ما بر ديگرى تجاوز كرده، پس ميان ما به حق داورى كن و از حق دور مشو، و ما را به راه راست راهنمائی کن.
این داستان در زمان حکومت داوود اتفاق افتاده است. زمانی که او بطور طبیعی نگهبانان و مراقبان فراوانی در اطراف منزل و دارالحکومه داشته است. در این زمان طرفین دعوا چنان که قرآن مى فرماید از راه غیر معمولى به داخل دارالحکومه آمده، از دیوار محراب و قصر او بالا رفتند، و ناگهان در برابر او ظاهر گشتند. بى آنکه اجازه اى گرفته باشند و یا اطلاع قبلى داده باشند. از این رو داوود از مشاهده آنها وحشت کرد، زیرا فکر مى کرد قصد سوئى درباره او دارند.
بعضی از مفسران قرآن معتقدند که اینها فرشتگان الهی بودند که برای آزمایش قضاوت داوود، و هم به منظور یاد دادن قضاوت عادلانه به او، از جانب خداوند آمده بودند.
آنها پس از ورود غیر عادی به نزد داوود، از او تقاضا کردند میان آنان در نزاعی که با هم دارند قضاوت نماید. سپس یکی از آنها موضوع نزاع را مطرح کرد:
- إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ ﴿ص:۲۳﴾
اين [شخص] برادر من است او را نود و نه ميش و مرا يك ميش است، و مى گويد آن را به من بسپار، و در سخنورى بر من غالب آمده است.
داوود پس از شنیدن سخنان فرد مدّعی، حکم خود را صادر نمود:
- قَالَ: لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ، وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ، وَقَلِيلٌ مَا هُمْ … ﴿ص:۲۴﴾
[داوود] گفت: قطعا او در مطالبه ميش تو [اضافه] بر ميشهاى خودش بر تو ستم كرده، و در حقيقت بسيارى از شريكان به همديگر ستم روا مى دارند به جز كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، و اينها بسیار اندكند.
قرآن گزارش می دهد که داوود در این زمان متوجه شد که این ماجرا، تماماً برای آزمایش او بوده، و در حقیقت او در این آزمایش شکست خورده است، لذا به سرعت به سجده می افتد و استغفار می کند:
- … وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ، فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ ﴿ص:۲۴﴾
و داوود دانست كه ما او را آزمايش كرده ايم، پس از پروردگارش آمرزش خواست و به رو درافتاد و توبه كرد.
خطای داوود، روایت کتاب مقدس، روایت قرآن کریم
اینکه خطای داوود در این زمینه چه بود؟ و چرا استغفار کرد و مورد مغفرت الهی قرار گرفت؟ کتاب مقدس خطایی را مطرح می کند و مفسران قرآن خطای دیگری را بیان می کنند.
در کتاب مقدس آمده است که داوود، زن زیبایی را دید و به او دل بست، و از افراد درباره او سؤال کرد، که گفتند «او بَتشِبَع، دختر اِلیعام، زنِ اوریای حیتّی است.» (کتاب مقدس، 2سموئیل11: 3). داوود اوریای حیتّی را به جنگ با عمّونیان فرستاد و برای یوآب (فرمانده جنگ) نامهای نوشت و آن را به دست اوریا برایش فرستاد: «اوریا را در خطِ مقدمِ نبردی سخت بگذارید و سپس از او کناره جویید تا ضربت خورده، بمیرد.» (کتاب مقدس، 2سموئیل11: 14-15).
با این نقشه داوود، اوریای حیتّی در همان جنگ کشته شد، و «چون زن اوریا شنید که شوهرش اوریا مرده است، برای او سوگواری کرد. پس از پایان ایام سوگواری، داوود فرستاده، او را به خانۀ خود آورد، و او زن وی شده، پسری برایش بزاد.» (کتاب مقدس، 2سموئیل11: 26-27).
کتاب مقدس خطای داوود را چنین ذکر کرده است که خدا به او می فرماید:
من تو را به پادشاهی بر اسرائیل مسح کردم و تو را از دست شائول رهانیدم. خانۀ سرورت را به تو بخشیدم و زنانش را در آغوشت نهادم و خاندان اسرائیل و یهودا را به تو دادم. و اگر این برایت کم میبود، بیش از اینها نیز بر تو میافزودم. پس چرا کلام خداوند را با انجام آنچه در نظر او بد است، خوار شمردی؟ تو اوریای حیتّی را به شمشیر زدی و زنش را برای خود به زنی گرفتی. و اوریا را به شمشیر عَمّونیان کشتی. پس حال، شمشیر از خانۀ تو هرگز دور نخواهد شد، زیرا مرا خوار شمردی و زن اوریای حیتّی را برای خود به زنی گرفتی. (کتاب مقدس، 2سموئیل12: 7-10).
امّا خطائی که مفسّران قرآن کریم برای داوود ذکر می کنند آنستکه داوود بدون شنیدن سخنان طرف مقابل، و فقط بر اساس ادعای یک طرف دعوا، قضاوت کرد، بلکه «جا داشت از طرف مقابل هم بخواهد تا دعوى خود را شرح دهد و بعداً بين آن دو قضاوت كند.» (التبیان، ج8، ص553)
کدام احتمال درباره خطای داوود قابل قبول است؟
بنظر می رسد سخن مفسّران قرآن در مورد خطای داوود قابل قبول باشد، و سخن کتاب مقدّس قابل قبول نباشد. زیرا:
اوّلاً- سخن کتاب مقدّس با عصمت پیامبران الهی منافات دارد. هیچگاه پیامبر معصوم به زن شوهر دار نگاه شهوانی ندارد، و از آن بالاتر برای تصاحب آن زن، شوهرش را به کشتن نمی دهد.
ثانیاً- در آیه بعدی قرآن کریم می فرماید:
- يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ، فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ، إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ ﴿ص:۲۶﴾
اى داوود ما تو را در زمين خليفه [و جانشين] گردانيديم، پس ميان مردم به حق داورى كن و زنهار از هوس پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در كند، در حقيقت كسانى كه از راه خدا به در مى روند به [سزاى] آنكه روز حساب را فراموش كرده اند عذابى سخت خواهند داشت.
این آیه مؤید آنستکه خطای داوود در زمینه قضاوت و داوری بین مردم بوده است، که خداوند به دنبال آن نزاع و قضاوت عجولانه و ناصحیح داوود، او را به دقت در قضاوت و عدالت در داوری بین مردم دستور می دهد.