بسم الله
الرحمن الرحیم
نقش پیامبر در تدوین قرآن
سابقاً گفتیم که انبیاء پیشین محتوای پیام الهی را به طریق
وحی دریافت میکردند، و سپس آن پیام را با کلام خود به مردم ابلاغ مینمودند. لذا
ادبیات کتابهای پیامبران سابق یکسان نبوده، و بستگی به ذوق ادبی پیامبر تدوین
کننده آن کتاب داشت. لذا هیچگونه اعجازی در آن کتابها نبود، و تحدّی هم به آنها
نمیشد. لکن در مورد پیامبر اسلام ماجرا متفاوت بود، و ایشان وظیفه سختتری داشت،
که باید عین الفاظ و کلمات الهی را به انسانها ارائه میداد، که تعبیر به «کلام
الله» شده است. خداوند در قرآن می فرماید: «وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ
فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّه توبه:۶ ؛ و اگر هر یک از مشرکان خواستند
تا در پناه قرار گیرند پس به آنان پناه ده تا کلام خدا را بشنوند…»
آیات قرآن دلالت دارند که نقش پیامبر در امر وحی تنها در واسطه
بودن ایشان است، که پیام خداوند را دریافت کرده و به انسانها برسانند، و این البته
نقشی اساسی و حساس میباشد. دو دسته آیات در این زمینه وجود دارد:
۱. آیاتی که وحی و فرو فرستادن قرآن را تنها به خدا
نسبت میدهند: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنزِیلا انسان: ۲۳ ;
در حقیقت ما قرآن را بر تو فرو فرستادیم.
۲. آیاتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را تنها
دریافت کننده وحی معرفی مینمایند: وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِن لَّدُنْ حَکِیم
عَلِیم نمل: ۶ ; و حقّاً تو قرآن را از سوی حکیمی دانا دریافت می داری.
تجربه بشری نشان میدهد که گزارش کردن محتوای کلام و
اصطلاحاً «نقل به معنی» راحت تر از گزارش عین کلمات و عبارات گوینده است، لذا
اصحاب پیامبر اکرم صلوات الله علیه و شاگردان ائمه اطهار علیهم السلام از ایشان
اجازه گرفته بودند که سخنان آن بزرگان را نقل به معنی کنند، به همین علت گاه سخنان
پیامبر یا امام در یک مجلس با عبارات مختلف در روایات نقل شده است، مانند روایت
معروف ثقلین از رسول اکرم در ماههای پایان عمر حضرت، که به چند نحوه با اندکی
تفاوت نقل شده است:
–
«الا ایُّهَا النّاسُ! فَاِنَّما انَا بَشَر یُوشَکُ
انْ یَاْتِیَ رَسُولُ رَبّی فاُجیبَ، وَانَا تارِک فِیکُمْ ثِقْلَیْن: اوَّلُهُما کِتابَ
اللهِ فِیهِ الْهُدی وَالنُّور، فَخُذُوا بِکتابِ اللهِ وَ اسْتَمْسکُوا به» فحثّ علی
کتاب الله ورغّب فیه ثمّ قال: «وَ اهل بَیْتی، اذکّرکُمُ الله فِی اهْل بَیْتِی، اذکّرکُمُ
الله فی اهْل بَیْتی، اذکّرکُمُ الله فی اهل بَیْتی»[۱]
«ای مردم! من فقط بشری هستم، و در آستانه این قرار دارم که فرشته
مرگ به سراغم بیاید و من دعوت او را اجابت کنم [از دنیا بروم]، و من دو چیز
گرانبها در میان شما باقی میگذارم: اول کتاب خدا که هدایت و نور در آن است، پس
کتاب خدا را بگیرید و به آن چنگ بزنید» پس رسول اکرم نسبت به کتاب الله و توجه به
آن تأکید فرمود و ادامه داد «و [دوم] اهل بیتم، درباره اهل بیتم خدا را به یادتان
میآورم، در مورد اهل بیتم خدا را به یادتان میآورم..»
–
اِنّی تارِک فِیکُمُ ما اِنْ تَمَسّکْتمْ
بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی، أحدهُما اعْظَمُ مِنَ الاخُر: کِتابَ الله حَبل مَمْدُود
مِنَ السَّماءِ اِلَی الارْضِ، وَ عِتْرَتِی اهْلَ بَیْتِی، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی
یَرِدا عَلَیَّ الْحَوض، فَانْظُروُا کَیْفَ تَخْلِفُونِی فِیها[۲]
من در میان شما چیزهایی را باقی
میگذارم که تا هنگامیکه به آنها چنگ بزنید گمراه نخواهید شد، که یکی از آنها
بزرگتر از دیگری است: کتاب خدا که از آسمان [عرش الهی] تا زمین امتداد دارد، و
عترت و اهل بیتم. این دو از هم جدا نخواهند شد تا [در قیامت] بر سر حوض [کوثر] بر
من وارد شوند. مراقب باشید که چگونه بعد از من با آنها رفتار خواهید کرد.
پیامبر نگران بود که نکند در انتقال عین عبارات و الفاظ کلام
خداوند دچار فراموشی و اشتباه شود، لذا در انتقال آن به کاتبان وحی عجله میکرد،
که خداوند به ایشان اطمینان خاطر داد:
–
وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ
أَنْ يُقْضَىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ ۖ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا طه:۱۱۴
و در [خواندن] قرآن پيش از آنكه وحى آن بر تو پايان يابد
شتاب مكن و بگو پروردگارا بر دانشم بيفزاى.
–
لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ
بِهِ؛ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ؛ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ
قیامه: ۱۶-۱۸
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حرکت مده؛
چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست؛ پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن
پيروى كن
–
سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنسَىٰ اعلی:۶
ما بزودى [آيات خود را به وسيله سروش
غيبى] بر تو خواهيم خواند و فراموش نمیكنى.
سیمای
پیامبر در قرآن
پارهای از ویژگیهای رسول اکرم به عنوان آخرین پیامبر
الهی، طبق آیات قرآن کریم عبارتند از:
۱- الگو بودن
پیامبر اکرم
–
لَقَدْ کانَ لَکمْ فی رسول الله أُسْوَةٌ
حَسَنَةٌ احزاب: ۲۱
برای شما در رسول خدا، الگوی بسیار نیکویی
است.
۲- مهربانی و رأفت
–
لَقَدْ جاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکمْ عَزیزٌ
عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیکمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ توبه:۱۲۸
قطعاً، برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار
است شما در رنج بیفتید، به [هدایت ] شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است.
–
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ
لَهُمْ وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک آل عمران:
۱۵۹
پس به [برکتِ ] رحمت الهی، با آنان نرم
خو [و پُر مِهر] شدی و اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده می شدند.
۳- علاقه و دلسوزی نسبت به
هدایت انسانها
–
فَلَعَلَّک باخِعٌ نَفْسَک عَلی آثارِهِمْ
إِنْ لَمْ یؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً کهف:۶
ای پیامبر! شاید جان خود را به دلیل
اینکه کسانی به رسالت تو ایمان نیاورده اند، فدا کنی.
[۱] صحیح مسلم: ۴/۳، ۱۸ به شماره
۲۴۰۸، چاپ عبد الباقی
[۲] سنن ترمذی: ۵/۶۶۳، به شماره ۳۷۷۸۸