اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِالرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِبَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
سیره حضرت صالح و قوم ثمود
قوم و پیامبری که در تاریخ، بعد از قوم عاد و پیامبر آنان حضرت هود، معروف گشته و داستان درس آموز آن در سوره ها و آیات مختلف قرآن ذکر شده است، قوم ثمود و پیامبر آنان حضرت صالح می باشد. قرآن کریم می فرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً؛ و به راستى به سوى ثمود برادرشان صالح را فرستاديم (نمل:۴۵)»
ویژگی قوم ثمود
قوم ثمود مردمی بودند از نسل نجات یافتگان و مؤمنان قوم عاد، که بعد از گذشت چند نسل، دارای تمدن پیشرفته و نعمتهای فراوان الهی شده بودند. این قوم دارای صنعت پیشرفته متناسب با زمان خود بوده و به توانمندی در تسخیر و تغییر در کوهها دست یافته بودند. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: « وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ؛ و با ثمود همانان كه در دره، تخته سنگها را مى بريدند (فجر:۹)»
دو ویژگی برای قوم ثمود قابل ذکر است: 1. رفاه اقتصادی، 2. پایبندی جاهلانه به سنتهای قومی.
در مورد رفاه اقتصادی قوم ثمود، قرآن کریم از قصرهای ییلاقی و قشلاقی آنان که نشانه رفاه مادی فراوان آنان است یاد می کند و از زبان صالح پیامبر خطاب به آنان می فرماید:
و به ياد آوريد هنگامى را كه شما را پس از [قوم] عاد جانشينان [آنان] گردانيد و در زمين به شما جاى [مناسب] داد در دشتهاى آن [براى خود] كاخهايى اختيار مى كرديد و از كوهها خانه هايى [زمستانى] مى تراشيديد.
و در مورد پایبندی جاهلانه قوم ثمود به سنت آباء و اجدادی، قرآن کریم سخن آنان خطاب به صالح نبی را ذکر می کند که دلیل مخالفت خود با دعوت او را به مقابله او با معبودهای پدرانشان نسبت می دادند:
گفتند اى صالح به راستى تو پيش از اين ميان ما مايه اميد بودى آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى پرستيدند باز مى دارى و بى گمان ما از آنچه تو ما را بدان مى خوانى سخت دچار شكيم.
هردو این ویژگیها همانطور که می تواند جنبه منفی داشته باشد، می تواند دارای جنبه مثبت نیز باشد.
چنانچه رفاه اقتصادی و برخورداری از نعمتهای دنیوی، همراه با توجه به خداوندی باشد که این نعمتها و رفاه اقتصادی از رحمت و توفیق او ریشه گرفته است، در سعادت دنیا و آخرت فرد بهترین کمک و یاور خواهد بود. لذا فرموده اند «لا مَعَادَ لِمَن لا مَعَاشَ لَه؛ کسی که زندگیش تأمین نباشد معادش هم تأمین نخواهد بود».
و پایبندی به سنتها آباء و اجدادی نیز همچنان که اگر این سنتها دارای ریشه های استدلالی نباشد، منفی بوده و می تواند عامل گمراهی باشد، همانطور هم چنانچه دارای ریشه های عقلانی باشد، مثبت بوده و عامل هدایت و سعادت خواهد بود.
آغاز دعوت صالح پیامبر
صالح مانند تمامی پیامبران الهی با دعوت به توحید و یکتا پرستی رسالت خود را آغاز می کند. طبق گزارش قرآن کریم اولین سخن صالح در ابلاغ دین الهی آنستکه باید تنها «الله» مورد عبادت قرار گیرد:
و به سوى [قوم] ثمود برادرشان صالح را [فرستاديم] گفت اى قوم من خدا را بپرستيدبراى شما هيچ معبودى جز او نيست او شما را از زمين پديد آورد و در آن شما را استقرار داد پس از او آمرزش بخواهيد آنگاه به درگاه او توبه كنيد كه پروردگارمنزديك [و] اجابت كننده است.
این سخن صالح پیامبر، همان «لا اله الا الله» است که با عبارت دیگری بیان شده است. این پیام که همانا یکتا پرستی و توحید در عبادت است، راز سعادت انسانها در مسیر زندگی دنیوی است که سخن تمامی پیامبران الهی است که با عبارات مختلف ابراز شده است.
برخورد قوم ثمود با دعوت صالح
عده ای از مردمان قوم ثمود، با شنیدن سخنان او که مطابق فطرت الهی آنان بود، به او ایمان آوردند و عده کثیری به مخالفت برخاستند. قرآن می فرماید میان قوم ثمود درباره دعوت و سخنان صالح، اختلاف و نزاع واقع شد:
و به راستى به سوى ثمود برادرشان صالح را فرستاديم كه خدا را بپرستيد پس به ناگاه آنان دو دسته متخاصم شدند.
مخالفان صالح، مطابق گزارش قرآن کریم، به چند گروه تقسیم می شوند. سخن صالح خطاب به همه این مخالفان، دعوت به صلاح، استغفار، و عقلانیت بود:
گفت اى قوم من چرا پيش از [جستن] نيكى شتابزده خواهان بدى هستيد؟ چرا از خدا آمرزش نمى خواهيد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد.
و پاسخ مخالفان صالح به این سخن مصلحانه او، ناشی از عناد و کینه ورزی آنان بود:
گفتند ما به تو و به هر كس كه همراه توست شگون بد زديم گفت سرنوشت خوب و بدتان پيش خداست بلكه شما مردمى هستيد كه مورد آزمايش قرار گرفته ايد.