اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
روبرو شدن موسی کلیم و برادرش هارون، با فرعون
خداوند به موسی فرمود به همراه برادرت هارون، به سوی فرعون بروید، زیرا او دست به سركشی و طغیان زده است. سپس به آنها سفارش نمود: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى؛ و با او سخنى نرم گوييد شايد كه پند پذيرد يا بترسد (طه:۴۴)»
موسی و هارون به خداوند عرض كردند ما از قدرت و خشونت فرعون می ترسیم كه این رسالت را به او ابلاغ كنیم، شاید او عصبانی شده و بر ما تندی كند. خداوند به آنها فرمود: « لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى؛ مترسيد من همراه شمايم مى شنوم و مى بينم (طه:۴۶)»
پیام الهی موسی به فرعون، و پاسخ او
پیامی که موسی به دستور خداوند به فرعون رساند، چند چیز بود:
- اعلام رسالت و پیامبری خودش از جانب خداوند؛
- درخواست آزاد کردن بنی اسرائیل و اجازه بازگشت آنان به فلسطین؛
- رفع ظلم و ستم نسبت به بنی اسرائیل؛
- ارائه معجزه برای اثبات حقانیت ادعای رسالت الهی خود؛
- اعلام جزای سنگین انکار این پیام الهی، پس از دیدن معجزات؛
- فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى؛ إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿طه:۴۷-۴۸﴾
پس به سوى او برويد و بگوييد ما دو فرستاده پروردگار توايم پس فرزندان اسرائيل را با ما بفرست و عذابشان مكن به راستى ما براى تو از جانب پروردگارت معجزه اى آورده ايم و بر هر كس كه از هدايت پيروى كند درود باد؛ در حقيقت به سوى ما وحى آمده كه عذاب بر كسى است كه تكذيب كند و روى گرداند.
موسی و هارون به دستور خداوند نزد فرعون رفتند و رسالت الهی را به وی ابلاغ كردند. فرعون از سخن موسی كه تربیت یافته سابق خود بود، تعجب کرد و با منت گذاشتن بر او و به دلیل اینكه در خانه او تربیت شده، بر وی اظهار فضل و برتری نمود؛ و سپس كشته شدن مرد فرعونی به دست او را یادآور شد و گفت: كسی كه مرتكب گناه قتل شده باشد گناهكار تلقی شده و از رحمت خدای خویش دور است:
- قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ؟؛ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿شعراء:۱۸-۱۹﴾
[فرعون] گفت آيا تو را از كودكى در ميان خود نپرورديم و ساليانى چند از عمرت را پيش ما نماندى؟؛ و [سرانجام] كار خود را كردى و تو از ناسپاسانى.
موسی پاسخ داد: من قصد نداشتم مرد فرعونی را بكشم، بلكه تنها بر او یك سیلی نواختم و نمیدانستم كه او در اثر این سیلی جان میدهد؛
رسالت موسی کلیم، فرعون را به شگفتی آورد و در ربوبیت الهی با موسی به بحث و مناقشه پرداخت. گفتگو و استدلالهای موسی در برابر فرعون، یک دوره درس خداشناسی و توحید است که برای هر انسان دارای فطرت و خرد راهگشا خواهد بود:
- قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ؟ فرعون گفت و پروردگار جهانيان چيست (شعراء:۲۳)
- قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ؛ گفت پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو استاگر اهل يقين باشيد (شعراء:۲۴)
فرعون برای تمسخر موسی، حاضران در مجلس را مخاطب قرار داد، که ببینید چه حرفهای غیر قابل قبولی می زند!
- قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ! [فرعون] به كسانى كه پيرامونش بودند گفت آيا نمى شنويد (شعراء:۲۵)
- قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ؛ [موسى دوباره] گفت پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شما (شعراء:۲۶)
مجدداً فرعون به تمسخر موسی پرداخت، و این بار رسماً او را دیوانه خواند!
- قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ! [فرعون] گفت واقعا اين پيامبرى كه به سوى شما فرستاده شده سخت ديوانه است (شعراء:۲۷)
- قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ؛ [موسى] گفت پروردگار خاور و باختر و آنچه ميان آن دو استاگر تعقل كنيد (شعراء:۲۸)
فرعون خواست مسیر سخن را عوض كند، و یا موسی را از هدفی كه به خاطر آن آمده بود منصرف سازد، و یا اینكه از برخی از امور غیبی اطلاع یابد، لذا از او پرسید: سرنوشت نسلها و امتهای گذشته چه شد؟
- قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى؟ گفت حال نسلهاى گذشته چون است (طه:۵۱)
- قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لَا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنْسَى؛ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْ نَبَاتٍ شَتَّى؛ كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى ﴿طه:۵۲-۵۴)
گفت علم آن در كتابى نزد پروردگار من است پروردگارم نه خطا مى كند و نه فراموش مى نمايد؛ همان كسى كه زمين را برايتان گهواره اى ساخت و براى شما در آن راهها ترسيم كرد و از آسمان آبى فرود آورد پس به وسيله آن رستنيهاى گوناگون جفت جفت بيرون آورديم؛ بخوريد و دامهايتان را بچرانيد كه قطعا در اينها براى خردمندان نشانه هايى است.
فرعون دید این دعوت به رسالت و استدلال های موسی عظمت و شوكت او را تضعیف كرده و از قدرت او میكاهد، به وزیرش «هامان» دستور داد قصر و برجی بسیار بلند، برای من بساز، تا بر بالای آن روم و خبر از خدای موسی(علیهالسلام) بگیرم، من تصور میكنم موسی(علیهالسلام) دروغ میگوید:
- وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ؛ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ ﴿غافر:۳۶-۳۷)
و فرعون گفت اى هامان براى من كوشكى بلند بساز شايد من به آن راهها برسم؛ راههاى [دستيابى به] آسمانها تا از خداى موسى اطلاع حاصل كنم و من او را سخت دروغپرداز مى پندارم و اين گونه براى فرعون زشتى كارش آراسته شد و از راه [راست] بازماند و نيرنگ فرعون جز به تباهى نينجاميد.