اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
تصدیق یحیی نسبت به عیسی
قرآن کریم یکی از صفات یحیای پیامبر را «مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ؛ تصديق كننده [حقانيت] كلمة الله [=عيسى] .(آل عمران: ۳۹)» می داند، که در تفاسیر اسلامی به عنوان تصدیق رسالت الهی و تأیید پیامبری عیسی پیامبر دانسته شده است. یعنی پس از آنکه عیسی به پیامبری برگزیده شد، یحیی اولین کسی بود که به او ایمان آورده و مبلغ رسالت الهی او بود. و جایگاه اجتماعی یحیی در ترویج رسالت عیسی بسیار نقش داشت.
لکن در انجیل لوقا تصدیق عیسی توسط یحیی اینچنین ذکر شده است:
در ششمین ماه بارداری الیزابت، خدا فرشته خود جبرائیل را به ناصره، یکی از شهرهای ایالت جلیل فرستاد، تا نزد دختری به نام مریم برود. مریم نامزدی داشت به نام یوسف، از نسل داوود پادشاه.
جبرائیل بر مریم ظاهر شد و گفت: «درود بر تو، که بسیار مورد لطف هستی! خداوند با توست!»
مریم از این سخنان پریشان و متحیّر شد، و نمیدانست این چه نوع تحیّتی میتواند باشد.
فرشته به او گفت: «ای مریم، نترس! زیرا خدا بر تو نظر لطف انداخته است! تو بهزودی باردار شده، پسری به دنیا خواهی آورد و نامش را عیسی خواهی نهاد….
… پس از چند روز، مریم تدارک سفر دید و شتابان به کوهستان یهودیه رفت، جایی که زکریا زندگی میکرد. مریم وارد خانه شده، به الیزابت سلام کرد. به محض اینکه صدای سلام مریم به گوش الیزابت رسید، آن طفل در رحم او به حرکت درآمد. آنگاه الیزابت از روحالقدس پر شد، و با صدای بلند به مریم گفت: «تو در میان زنان خجستهای، و فرزندت نیز خجسته است. چه افتخار بزرگی است برای من، که مادر خداوندم به دیدنم بیاید! وقتی وارد شدی و به من سلام کردی، به محض اینکه صدایت را شنیدم، بچه از شادی در رَحِمِ من به حرکت درآمد! خوشا به حال تو، زیرا ایمان آوردی که هر چه خدا به تو گفته است، به انجام خواهد رسید!» (انجیل لوقا، لوقا1، 26-45)
آغاز رسالت الهی یحیی
در قرآن کریم درباره رسالت، پیام الهی و عمل یحیی توضیحی داده نشده است، و تنها این دستور خداوند به او ذکر شده که فرمود: « يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ؛ اى يحيى كتاب [و دستور خدا] را به جد و جهد بگير (مریم:۱۲)» در حالیکه در کتاب مقدس زمان آغاز رسالت و پیامبری یحیی ذکر شده، و درباره پیامی که او از جانب خداوند برای مردم آورده بود اینچنین گفته شده است:
در سال پانزدهم فرمانروایی تیبریوس قیصر روم … کلام خدا در بیابان بر یحیی، پسر زکریا، نازل شد. پس یحیی رسالت خود را آغاز کرده، در مناطق اطراف رود اردن میگشت و به مردم موعظه میکرد که تعمید بگیرند تا نشان دهند که از گناهانشان دست کشیدهاند و به سوی خدا بازگشتهاند تا گناهانشان آمرزیده شود. (انجیل لوقا، لوقا3، 1-3)»
طبق گفته کتاب مقدس، پیام یحیی برای قوم بنی اسرائیل، “توبه و بازگشت از گناهان”، و عمل او “غسل تعمید برای پاک شدن” بوده است، که او را «یحیای تعمید دهنده» می نامند: «بسیاری از مردم، برای تعمید نزد یحیی میآمدند. (انجیل لوقا، لوقا3، 7)» و حتی «روزی، وقتی همه در حال تعمید گرفتن بودند، عیسی نیز تعمید گرفت. (انجیل لوقا، لوقا3، 21)». در انجیل متی درباره این واقعه آمده است:
در آن زمان، عیسی از دیار جلیل به سوی رود اردن به راه افتاد تا در آنجا از یحیی تعمید گیرد. ولی یحیی سعی کرد مانع او شود، و گفت: «این منم که باید از تو تعمید بگیرم. چرا تو نزد من میآیی؟»
اما عیسی گفت: «لازم است این کار انجام بشود، زیرا باید هرآنچه را که ارادۀ خداست انجام دهیم.» پس یحیی راضی شد که او را تعمید دهد. (انجیل متی، متی3، 13-15)
لکن یحیی از همین فرصت استفاده می کرد و در ضمن موعظه مردم و ترویج توبه و غسل تعمید برای پاک شدن از گناه، دستورات اجتماعی لازم را هم به مردم می داد:
- یکبار او به عدهای از ایشان گفت: «ای افعیزادگان، چه کسی به شما هشدار داد که از غضب آیندهٔ خدا بگریزید؟ رفتارتان باید نشان دهد که واقعاً توبه کردهاید یا نه. این فکر را نیز از سرتان بیرون کنید که چون جدّتان ابراهیم است، از غضب خدا در امان خواهید ماند، زیرا خدا میتواند از این سنگهای بیابان برای ابراهیم فرزندان به وجود آورد! اکنون تیشه بر ریشۀ درختان گذاشته شده است. هر درختی که ثمرۀ نیکو نیاورد، بریده شده، در آتش افکنده خواهد شد.»
از او پرسیدند: «چه باید بکنیم؟»
جواب داد: «اگر دو پیراهن دارید، یکی را بدهید به کسی که ندارد. اگر خوراک دارید، آن را با گرسنگان قسمت کنید.»
- حتی باجگیران نیز که به بدنامی معروف بودند، برای تعمید نزد او آمدند و پرسیدند: «استاد، ما چه کنیم؟» پاسخ داد: «بیش از آنچه دولت روم تعیین کرده است، از کسی باج و خراج نگیرید.»
- عدهای از سربازان نیز از او پرسیدند: «ما چه کنیم؟» یحیی جواب داد: «با زور و تهدید از مردم پول نگیرید. تهمت ناروا به کسی نزنید و به حقوقی که میگیرید، قانع باشید.»
شهادت یحیی
طبق نقل کتاب مقدس، يحيی با ازدواج هيروديس (حاکم ستمگر آن منطقه از فلسطین) با هيروديا (دختر برادرش) مخالفت کرد و گفت: «در شریعت موسی چنین ازدواجی جایز نیست.» هيروديس او را به زندان انداخت. و پس از مدتی او را به درخواست هیرودیا به شهادت رسانده و سرش را از بدن جدا کرد.