اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
سیره عیسی در قرآن
عیسی علیهالسلام یكی از پیامبران اولوالعزم و از انبیاء بنی اسرائیل است، كه نامش بیست و پنج بار در قرآن كریم ذكر شده است. نام اصلی آن پیامبر «یسوع» است، به معنی “نجات دهنده”؛ و لقب آن حضرت «مسیح»، كه سیزده بار در قرآن آمده، و به معنی “مبارك” میباشد.
نام عیسی در قرآن گاه در فهرست پیامبرانی آمده است که وحی الهی را دریافت می کرده اند، مانند:
- إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿نساء:163)
ما همچنانكه به نوح و پيامبران بعد از او وحى كرديم به تو [نيز] وحى كرديم و به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان [نيز] وحى نموديم و به داوود زبور بخشيديم.
و گاه نام آن حضرت در فهرست انبیاء اولو العزم ذکر شده است، پیامبرانی که از جانب خداوند شریعت جدیدی برای مردم آورده اند:
- شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ ﴿شوری:۱۳﴾
از [احكام] دين آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه اندازى مكنيد.
قرآن تأکید می کند که از این پیامبران اولوالعزم، میثاق و عهد ویژه ای گرفته شده، که عیسی را نیز شامل شده است:
- وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا ﴿احزاب:۷﴾
و [ياد كن] هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم و از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم و از [همه] آنان پيمانى استوار گرفتيم.
شخصیت و صفات عیسی پیامبر
قرآن کریم اوصافی را برای عیسی علیه السلام ذکر می کند که مشترک بین او و بسیاری از سایر پیامبران است، و سابقاً درباره آنها بحث کرده ایم، مانند “صالح بودن”، “برتری داشتن بر تمامی انسانها در زمان خود”، “برگزیده خداوند بودن”، و “از هدایت خاص الهی بهره مند شدن”. قرآن کریم می فرماید:
_ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ؛… وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ؛… وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿انعام:۸5-۸۷﴾
و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را كه همه از شايستگان بودند؛… و جملگى را بر جهانيان برترى داديم؛…و آنان را برگزيديم و به راه راست راهنمايى كرديم.
و نیز اوصافی در قرآن کریم برای عیسی علیه السّلام ذکر شده که مختصّ آن حضرت است:
- مقرّب الهی بودن
طبق گزارش قرآن کریم، آنگاه که به مریم خبر به دنیا آوردن فرزندی مبارک به نام عیسی داده می شود، آن فرزند را از مقرّبین معرفی می نماید:
- إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿آل عمران:45)
[ياد كن] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند اى مريم خداوند تو را به كلمه اى از جانب خود كه نامش مسيح عيسى بنمريم است مژده مى دهد در حالى كه [او] در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است.
«مقرّبین»، که عیسی یکی از این افراد دانسته شده است، در آیات قرآن کریم به افراد خاصّی گفته می شود که دارای مقامی والاتر از تمامی انسانها هستند، و در درجات و مقامات معنوی میان انسانها، از «ابرار» نیز بالاترند.
مقام «ابرار» مقامی والا و برتر از عموم مردم می باشند، بطوری که یکی از دعاهایی که قرآن کریم یاد داده است که به عنوان پاداشی برای ایمان آوردن از خداوند درخواست شود، همراهی با «ابرار» در مرگ و پس از آن است:« رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا، رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ؛ پروردگارا ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مى خواند كه به پروردگار خود ايمان آوريد پس ايمان آورديم، پروردگارا گناهان ما را بيامرز و بديهاى ما را بزداى و ما را در زمره نيكان بميران (آل عمران:۱۹۳)»
حال با توجه به جایگاه «ابرار» در بهشت، و بهره مندی آنان از نعمتهای ارزشمند بهشتی، قرآن کریم در خصوص نسبت این نعمتها با «مقرّبین» می فرماید:
- إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ؛ عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ؛ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ؛ يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ؛ خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ؛ وَمِزَاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ؛ عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ﴿مطففین:۲۲-28﴾
براستى نيكوكاران در نعيم بهشتی خواهند بود؛ بر تختها [نشسته] مى نگرند؛ از چهره هايشان طراوت نعمت [بهشت] را درمى يابى؛ از باده اى مُهر شده نوشانيده شوند؛ [باده اى كه] مُهر آن مشك است، و در اين [نعمتها] مشتاقان بايد بر يكديگر پيشى گيرند؛ و چاشنی آن از [چشمه] تسنيم است، چشمه اى كه مقربان از آن می نوشند[و سرچشمه به دست مقربان است] .
همچنین قرآن کریم «مقرّبین» را شاهد و ناظر بر اعمال «ابرار» می داند،که در دنیا و آخرت کارنامه اعمال «ابرار» به «مقرّبین» ارائه می شود:
- كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ؛ وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ؛ كِتَابٌ مَرْقُومٌ؛ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴿۱۸﴾
نه چنين است در حقيقت كتاب نيكان در عليون است؛ و تو چه دانى كه عليون چيست؛ كتابى است نوشته شده؛ مقربان آن را مشاهده خواهند كرد.