اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِه کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا… اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاْصْباحِ دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ وَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ
و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أَنَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله و اتباع امره و نهیه، و اخوفکم من عقابه
تولد عیسی
یکی از بزرگترین معجزات الهی در تاریخ ادیان ابراهیمی، تولد عیسی علیه السّلام است، از مادری پاکدامن و باکره.
در سوره آل عمران تنها گفته شده که فرشتگان به مریم خبر دادند که خداوند به او فرزندی مبارک خواهد داد: « إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ؛ [ياد كن] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند اى مريم خداوند تو را به كلمه اى از جانب خود كه نامش مسيح عيسى بنمريم است مژده مى دهد در حالى كه [او] در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است (آل عمران:45)»
لکن در سوره مریم این ماجرا با تفصیل بیشتری ذکر شده است:
- وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا؛ فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا؛ قَالَتْ: إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا؛ قَالَ: إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا ﴿مریم:16-19)
و در اين كتاب از مريم ياد كن آنگاه كه از كسان خود در مكانى شرقى به كنارى شتافت؛ و در برابر آنان پرده اى بر خود گرفت پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل] بشرى خوشاندام بر او نمايان شد؛ [مريم] گفت: اگر پرهيزگارى من از تو به خداى رحمان پناه مى برم؛ گفت: من فقط فرستاده پروردگار توام براى اينكه به تو پسرى پاكيزه ببخشم.
مریم از این خبر تعجب می کند، زیرا او باکره بوده و شوهری نداشته است. البته در اناجیل ذکر شده که مریم «نامزدی داشت به نام یوسف، از نسل داوود پادشاه. (لوقا1 :27)»، ولی مسلماً هنوز ازدواج نکرده بوده است. در سوره آل عمران به نحو مختصر به سؤال تعجب آمیز مریم و پاسخ فرشتگان اشاره شده است: « قَالَتْ: رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ؟ قَالَ: كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ، إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛ [مريم] گفت: پروردگارا چگونه مرا فرزندى خواهد بود با آنكه بشرى به من دست نزده است؟ گفت: چنين است [كار] پروردگار خدا هر چه بخواهد مى آفريند، چون به كارى فرمان دهد فقط به آن مى گويد باش پس مى باشد (آل عمران:47)»
ولی در سوره مریم این سؤال و جواب نیز با تفصیل بیشتری نقل شده است:
- قَالَتْ: أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا؟ قَالَ: كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا، وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا ﴿مریم:۲۰-21﴾
گفت: چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسيده و بدكار نبوده ام؟ گفت: [فرمان] چنين است پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است و تا او را نشانه اى براى مردم و رحمتى از جانب خويش قرار دهيم، و [اين] دستورى قطعى بود.
این گفتگو میان فرشته الهی و مریم، در انجیل لوقا اینچنین حکایت شده است:
جبرائیل بر مریم ظاهر شد و گفت: «درود بر تو، که بسیار مورد لطف هستی! خداوند با توست!»
مریم از این سخنان پریشان و متحیّر شد، و نمیدانست این چه نوع تحیّتی میتواند باشد.
فرشته به او گفت: «ای مریم، نترس! زیرا خدا بر تو نظر لطف انداخته است! تو بهزودی باردار شده، پسری به دنیا خواهی آورد و نامش را عیسی خواهی نهاد. او بسیار بزرگ خواهد بود و پسر خدای متعال نامیده خواهد شد، و خداوند تخت سلطنت جدّش، داوود را به او خواهد سپرد، تا برای همیشه بر نسل یعقوب سلطنت کند، سلطنتی که هرگز پایانی نخواهد داشت!»
مریم از فرشته پرسید: «اما چگونه چنین چیزی امکان دارد؟ دست هیچ مردی هرگز به من نرسیده است!»
فرشته پاسخ داد: «روحالقدس بر تو خواهد آمد، و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند. از این رو، آن نوزاد مقدّس بوده، پسر خدا خوانده خواهد شد. بدان که خویشاوند تو، الیزابت نیز شش ماه پیش در سن پیری باردار شده و بهزودی پسری به دنیا خواهد آورد؛ بله، همان کس که همه او را نازا میخواندند. زیرا برای خدا هیچ کاری محال نیست!»
مریم گفت: «من خدمتگزار خداوند هستم. هر چه دربارۀ من گفتی، همان بشود.» آنگاه فرشته او را ترک گفت. (لوقا1: 28-38)
انجیل متی ماجرا را از زاویه دیگری نقل می کند، و اینکه چگونه فرشته این خبر را به نامزد مریم داده، و او چه برخوردی داشته است:
مریم، مادر عیسی، نامزد یوسف بود. اما پیش از آنکه ازدواج کنند، معلوم شد که مریم بهواسطهٔ روحالقدس آبستن شده است. یوسف، شوهر او، مرد نیک و خداشناسی بود و نمیخواست او را در نظر همگان رسوا سازد، پس تصمیم گرفت بیسر و صدا از او جدا شود.
او غرق در چنین افکاری بود که فرشتهای از جانب خداوند در خواب بر او ظاهر شد و به او گفت: «یوسف، ای پسر داوود، از ازدواج با مریم هراسان مباش، زیرا کودکی که در رَحِم اوست از روحالقدس است. او پسری به دنیا خواهد آورد، و تو باید نامش را عیسی بگذاری، چرا که او قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد بخشید.»
… چون یوسف بیدار شد، طبق دستور فرشتۀ خداوند عمل کرد و مریم را به خانهاش آورد تا همسر او باشد؛ اما با او همبستر نشد تا او پسرش را به دنیا آورد؛ و یوسف او را «عیسی» نام نهاد. (متی1: 18-24)
این مطلب، بیانگر فشار روحی فراوانی است که بر مریم وارد شده بود، اینکه نامزد او نیز برای رسوا نشدن قصد جدا شدن از او را داشته است. اینجاست که مریم از مردم کناره می گیرد، و در حقیقت فرار کرده و به تنهائی خود پناه می برد. قرآن می فرماید: « فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا؛ پس [مريم] به او [=عيسى] آبستن شد و با او به مكان دورافتاده اى پناه جست (مریم:۲۲)»
اینکه دوره بارداری مریم چقدر طول کشید معلوم نیست، و نه در قرآن و نه در اناجیل گفته نشده است. با توجه به اینکه اصل باردار شدن مریم و ولادت عیسی غیر طبیعی بوده است، دلیلی ندارد که مدت بارداری او طبیعی و 9 ماه بوده باشد. افرادی که در مورد ولادت عیسی بحث کرده اند این مدت را از چند ساعت تا چند روز و چند ماه دانسته اند، لکن هیچکدام دلیلی بر گفته خود ندارند. قرآن کریم نیز بلافاصله پس از خبر بارداری مریم، از درد زایمان او سخن می گوید؛ و از استیصال، بی پناهی، و فشار روحی فراوانی که بر مریم وارد شده بوده است خبر می دهد، بنحوی که مریم آرزوی مرگ می کند:
- فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ، قَالَتْ: يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا ﴿مریم:۲۳﴾
تا درد زايمان او را به سوى تنه درخت خرمايى كشانيد، گفت: اى كاش پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموششده بودم.